پارت ۲۲
پارت ۲۲
ات:تهیونگ داری چی کار میکنی
این چ وضع صحبت با پچه پنج سالست (داد)
که ات میره یونا رو بغل میکنه
یونا:ولم کن ازت متنفرم (جیغ و گریه) و ات و هول میده
ات:یونا (گریه)
ک یونا از اتاق میره بیرون و میدوئه تو اتاق یوجین
یوجین ک میبینه یونا داره گریه میکنه میره پیشش و بغلش میکنه و میگه گریه نکن خواهری
یونا:برو بیرون از تو هم متنفرم(گریه)
یوجین:اما
یونا:برو(جیغ)
ات افتاده بود زمین و داشت گریه میکرد ک تهیونگ میره بغلش میکنه
تهیونگ:ات گریه نکن همش تقصیر منه ببخشید اگه ک تو روی مامانم بیشتر وایمیستادم و مقاومت میکردم الان با سانا ازدواج نکرده بودم ک یونا بخواد اینطوری کنه
ات:تقصیر منم هست اگه اون روز حرفت و باور میکردم اینطوری نمیشد
یونا ویو:
من از این خونه میرم و مامانیم و پیدا میکنم
ادمین:یونا یواشکی از خونه میره بیرون ک دنبال سانا بگرده
ات:تهیونگ داری چی کار میکنی
این چ وضع صحبت با پچه پنج سالست (داد)
که ات میره یونا رو بغل میکنه
یونا:ولم کن ازت متنفرم (جیغ و گریه) و ات و هول میده
ات:یونا (گریه)
ک یونا از اتاق میره بیرون و میدوئه تو اتاق یوجین
یوجین ک میبینه یونا داره گریه میکنه میره پیشش و بغلش میکنه و میگه گریه نکن خواهری
یونا:برو بیرون از تو هم متنفرم(گریه)
یوجین:اما
یونا:برو(جیغ)
ات افتاده بود زمین و داشت گریه میکرد ک تهیونگ میره بغلش میکنه
تهیونگ:ات گریه نکن همش تقصیر منه ببخشید اگه ک تو روی مامانم بیشتر وایمیستادم و مقاومت میکردم الان با سانا ازدواج نکرده بودم ک یونا بخواد اینطوری کنه
ات:تقصیر منم هست اگه اون روز حرفت و باور میکردم اینطوری نمیشد
یونا ویو:
من از این خونه میرم و مامانیم و پیدا میکنم
ادمین:یونا یواشکی از خونه میره بیرون ک دنبال سانا بگرده
۷.۹k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.