پارت 8
پارت 8
جیسو: رایلی پس بکهیون کجا رفت
رایلی: نمیدونم
لزی: رفت خونه شون
جیسو: نکنه قهره
سنجو: تا قهر کنه خب
رایلی: سنجو حق میگه به جهنم
سومین که داره صبحونه میخورع جنی هم خواب بود
مندو: تهیونگ قایم شده
لزی: چی چی
مندو: میگم تهیونگ قایم شده
جیسو: چرا
مندو: از دیروز نیس
سنجو: شاید رفته بیرون
ولی تهیونگ رفته با لی یام قدم بزنه
رایلی: خو بهش بزنگ
جیسو: الان من میزنگم
جیسو: سلام تهیونگ خوبی
تهیونگ: سلام خوبم تو چطور
جیسو: خوبم کجایی چرا نیسی
تهیونگ: من از نونه خسته میشم همیشه بیرونم با لیام
جیسو: لیام کیه
تهیونگ: لیام رفیقمه همیشه کنارمه 2۰ سالشه
جیسو: واااو چه عالیه
تهیونگ: بله بله
جیسو: اوکی خدافظ زود بیا خونه
تهیونگ: باشه خدافظ
لیام: تهیونگ کی بود
تهیونگ: جیسو دوستمه
لیام: جیسو چن سالشه
تهیونگ: ۱7
لیام: عه دو سال ازش بزرگترم
تهیونگ: آره عکساشو ببین
لیام که عکسای جیسو رو دید و روش کراش زد جیسو هم ازش خوشش میومد
تهیونگ: من باید برم خونه شون
لیام: منم میام
تهیونگ: باشه بیا
اومدید و درو زدید
لزی: جنی برو درو واسه تهیونگ باز کن
جنی: باشه رفتم
جنی که درو باز کرد تهیونگ هرگز که جنی رو میبینه استرس میگیرتش چون رو جنی کراش بود جنیم از دیدن لیام تعجب کرد و بهش خیره میشد چون نمیشناستش
جنی: بفرمایید داخل
جیسو: سلام لیام خوبی
لیام: سلام خوبم تو چی
جیسو: خوبم مرسی
لیام: تهیونگ من آنقدر از این دختر خجالت میکشم از بس که جذابه
تهیونگ: دوستمه
لیام: خوشباحالت
جنی: بچه ها بنظرتون صدام خوبه
تهیونگ که یخ زده شد
مندو: آره صدات خفنه
سنجو: آره صدات عالیه عالی
رایلی: صدات خیلی خیلی قشنگـ صداتو خیلی دوس دارم
لزی: اصن صدات بینظیره
تهیونگ: از صدات خوشم میاد خیلی عالیی
جنی: وای مرسی از همه تون
سومین: صدات عالیه عالی
جیسو که رفته دستشویی که لیام بهش زر میزد
جیسو: تهیونگ بهم گف 2۰ سالته واقعا
لیام: اره 2۰ سالمه راستش خیلی قشنگی
جیسو: واییی مرسی
لیام: بیا باهم بریم بیرون
جیسو: صبر کن برم به دوستام بگم بریم
لیام: اوکی
جیسو: بچه ها من و لیام میریم بیرون قدم بزنیم و بیاییم
شما ها: برید
جیسو: خب پس بایییی
شما ها: بای
جنی: بچه ها دوس دارم بریم رستوران
سنجو: عه این چه فکریه
رایلی: عالییی منم موافقم بریم مندو: فکر خوبیاااا
لزی: آره آره بریم خب
تهیونگ: بریم
سومین: موافقم
رفتید
تهیونگ: چی بخریم
لزی: پیتزا مثلا
سومین: نه نه مرغ سوخاری
رایلی: اصن بچه ها غذا های کره ای عالیه
مندو: آره غذاهای کره ای بهترینه
سنجو: بچه ها چون اومدن به رستوران فکر جنی بوده بزارید جنی انتخاب کنه
تهیونگ: آره بزارید جنی انتخاب کنه
بچه ها ریدم تو دهن اونی که ویسگونو ساخته نمیشه بقیه ی پارت رو بنویسم پست نمیشه🤌🥴🗿بقیه اش تو پارت ۹ هس🤍🗿
جیسو: رایلی پس بکهیون کجا رفت
رایلی: نمیدونم
لزی: رفت خونه شون
جیسو: نکنه قهره
سنجو: تا قهر کنه خب
رایلی: سنجو حق میگه به جهنم
سومین که داره صبحونه میخورع جنی هم خواب بود
مندو: تهیونگ قایم شده
لزی: چی چی
مندو: میگم تهیونگ قایم شده
جیسو: چرا
مندو: از دیروز نیس
سنجو: شاید رفته بیرون
ولی تهیونگ رفته با لی یام قدم بزنه
رایلی: خو بهش بزنگ
جیسو: الان من میزنگم
جیسو: سلام تهیونگ خوبی
تهیونگ: سلام خوبم تو چطور
جیسو: خوبم کجایی چرا نیسی
تهیونگ: من از نونه خسته میشم همیشه بیرونم با لیام
جیسو: لیام کیه
تهیونگ: لیام رفیقمه همیشه کنارمه 2۰ سالشه
جیسو: واااو چه عالیه
تهیونگ: بله بله
جیسو: اوکی خدافظ زود بیا خونه
تهیونگ: باشه خدافظ
لیام: تهیونگ کی بود
تهیونگ: جیسو دوستمه
لیام: جیسو چن سالشه
تهیونگ: ۱7
لیام: عه دو سال ازش بزرگترم
تهیونگ: آره عکساشو ببین
لیام که عکسای جیسو رو دید و روش کراش زد جیسو هم ازش خوشش میومد
تهیونگ: من باید برم خونه شون
لیام: منم میام
تهیونگ: باشه بیا
اومدید و درو زدید
لزی: جنی برو درو واسه تهیونگ باز کن
جنی: باشه رفتم
جنی که درو باز کرد تهیونگ هرگز که جنی رو میبینه استرس میگیرتش چون رو جنی کراش بود جنیم از دیدن لیام تعجب کرد و بهش خیره میشد چون نمیشناستش
جنی: بفرمایید داخل
جیسو: سلام لیام خوبی
لیام: سلام خوبم تو چی
جیسو: خوبم مرسی
لیام: تهیونگ من آنقدر از این دختر خجالت میکشم از بس که جذابه
تهیونگ: دوستمه
لیام: خوشباحالت
جنی: بچه ها بنظرتون صدام خوبه
تهیونگ که یخ زده شد
مندو: آره صدات خفنه
سنجو: آره صدات عالیه عالی
رایلی: صدات خیلی خیلی قشنگـ صداتو خیلی دوس دارم
لزی: اصن صدات بینظیره
تهیونگ: از صدات خوشم میاد خیلی عالیی
جنی: وای مرسی از همه تون
سومین: صدات عالیه عالی
جیسو که رفته دستشویی که لیام بهش زر میزد
جیسو: تهیونگ بهم گف 2۰ سالته واقعا
لیام: اره 2۰ سالمه راستش خیلی قشنگی
جیسو: واییی مرسی
لیام: بیا باهم بریم بیرون
جیسو: صبر کن برم به دوستام بگم بریم
لیام: اوکی
جیسو: بچه ها من و لیام میریم بیرون قدم بزنیم و بیاییم
شما ها: برید
جیسو: خب پس بایییی
شما ها: بای
جنی: بچه ها دوس دارم بریم رستوران
سنجو: عه این چه فکریه
رایلی: عالییی منم موافقم بریم مندو: فکر خوبیاااا
لزی: آره آره بریم خب
تهیونگ: بریم
سومین: موافقم
رفتید
تهیونگ: چی بخریم
لزی: پیتزا مثلا
سومین: نه نه مرغ سوخاری
رایلی: اصن بچه ها غذا های کره ای عالیه
مندو: آره غذاهای کره ای بهترینه
سنجو: بچه ها چون اومدن به رستوران فکر جنی بوده بزارید جنی انتخاب کنه
تهیونگ: آره بزارید جنی انتخاب کنه
بچه ها ریدم تو دهن اونی که ویسگونو ساخته نمیشه بقیه ی پارت رو بنویسم پست نمیشه🤌🥴🗿بقیه اش تو پارت ۹ هس🤍🗿
۱.۶k
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.