سناریو
سناریو
وقتی براشون کروات میبندی
#سناریو
نامجون: بعد اینکه کرواتشو بستی دستاتو میگیره بوسشون میکنه میگه همیشه تو برام ببند من بد میبندم
جین: یااا ات کجو کله نبندی ابروم بره ات:........ جین: شوخی کردم چون من هندسامم همه جوره بم میاد ات: -_-
یونگی: کرواتشو که بستی محکم بغلت میکنه و لبتو میبوسه میگه اینم جایزت و یه لبخند لثه ای میزنه
هوسوک: میندازتت رو تخت و روت خیمه میزنه میگه حیف که کلی کار دارم وگرنه از خجالتت در میومدم
جیمین: ات میگم چقد هوا گرنه ات: جیییمیننن جیمین: اوکی بیب نخواستم ولی(خم میشه لباتو میبوسع) اینو میزارم ادامش برا بعد
تهیونگ: مث یونگی
کوک: این بشر از اول تا اخر چشمش رو لباته و وقتی کارت تموم میشه از خجالتشون در میاد
وقتی براشون کروات میبندی
#سناریو
نامجون: بعد اینکه کرواتشو بستی دستاتو میگیره بوسشون میکنه میگه همیشه تو برام ببند من بد میبندم
جین: یااا ات کجو کله نبندی ابروم بره ات:........ جین: شوخی کردم چون من هندسامم همه جوره بم میاد ات: -_-
یونگی: کرواتشو که بستی محکم بغلت میکنه و لبتو میبوسه میگه اینم جایزت و یه لبخند لثه ای میزنه
هوسوک: میندازتت رو تخت و روت خیمه میزنه میگه حیف که کلی کار دارم وگرنه از خجالتت در میومدم
جیمین: ات میگم چقد هوا گرنه ات: جیییمیننن جیمین: اوکی بیب نخواستم ولی(خم میشه لباتو میبوسع) اینو میزارم ادامش برا بعد
تهیونگ: مث یونگی
کوک: این بشر از اول تا اخر چشمش رو لباته و وقتی کارت تموم میشه از خجالتشون در میاد
۷.۲k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.