Daddy:))
Daddy:))
Part 7
خب همتون این فلش بکو خوندید الان زمان حال فیکه که داستان دارک میشه😈(ادمین رد داد)
ویوjungkook ★
بادیگارد: قربان ا. ت رو بادیگارد ها دارن میارن
جونگکوک: خوبه تمام خدمتکارا و بادیگار ها به مدت سه روز مرخصی دارید همین الان از امارت برید
بادیگارد: چشم ارباب
جونگکوک: اماده زجه زدن باش ا. ت
بادیگارد: قربان ا. ت خانم اومد
و اینکه همه رفتن
جونگکوک: ا. ت رو ببرید اتاقم خودتم برو
بادیگارد: چشم ارباب
۶دقیقه بعد))
کم کم به سمت اتاقم حرکت کردم تا بد گرلمو ببینم
صدای جیغش بلند تر میشد وقتی نزدیک اتاق میشدم(جیغ برای کمک منحرفا🤣🤣)
جونگکوک: به به بیبی خوش. گذاشت فرار کردن؟
ا. ت: چیمیگی من اصلا نمیشناسمت میشه ولم کنی یک ساله تمام اذیتم میکنی(گریه)
جونگکوک: بهت گفته بودم هروقت خاستی انجامش میدیم ولی الان یکاری میکنم که تا عمر داری از دستم فرار نکنی
ا. ت: میخوای چیکار کنی؟(🥺)
جونگکوک: یکم تفریح
کم کم نزدیک ا. ت شدم
پارت بعد بنظرتون اسمات بنویسم؟
۲۳ لایک
۱٠ کامنت
۹۸۶ فالور
Part 7
خب همتون این فلش بکو خوندید الان زمان حال فیکه که داستان دارک میشه😈(ادمین رد داد)
ویوjungkook ★
بادیگارد: قربان ا. ت رو بادیگارد ها دارن میارن
جونگکوک: خوبه تمام خدمتکارا و بادیگار ها به مدت سه روز مرخصی دارید همین الان از امارت برید
بادیگارد: چشم ارباب
جونگکوک: اماده زجه زدن باش ا. ت
بادیگارد: قربان ا. ت خانم اومد
و اینکه همه رفتن
جونگکوک: ا. ت رو ببرید اتاقم خودتم برو
بادیگارد: چشم ارباب
۶دقیقه بعد))
کم کم به سمت اتاقم حرکت کردم تا بد گرلمو ببینم
صدای جیغش بلند تر میشد وقتی نزدیک اتاق میشدم(جیغ برای کمک منحرفا🤣🤣)
جونگکوک: به به بیبی خوش. گذاشت فرار کردن؟
ا. ت: چیمیگی من اصلا نمیشناسمت میشه ولم کنی یک ساله تمام اذیتم میکنی(گریه)
جونگکوک: بهت گفته بودم هروقت خاستی انجامش میدیم ولی الان یکاری میکنم که تا عمر داری از دستم فرار نکنی
ا. ت: میخوای چیکار کنی؟(🥺)
جونگکوک: یکم تفریح
کم کم نزدیک ا. ت شدم
پارت بعد بنظرتون اسمات بنویسم؟
۲۳ لایک
۱٠ کامنت
۹۸۶ فالور
۵.۳k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.