سلم... ویس کویر بید گفتم منم که بی کارمچی بهتر از پارتح..
سلم... ویس کویر بید گفتم منم که بی کارمچی بهتر از پارتح...
موضوعو از کاور بفهمین حوصله گفتنشو ندارم..
_______________________________________
💎 ایزی(خودمححح) 💎
این بچه عین ادم نشسته بود تو گوشی بود....
ازونجا که ایزی یکم هیز و منحرف بود ا.ت خانوم به بچم مشکوک شد...
برا همین ا.ت خانوم دست بح کار شد رف پیش ایزی نشست... خواست مخفیانه ببینه ایزی چیکا میکنه ولی نتونست چیزی بفهمه چون ایزی زودتر متوجه قصد ا.ت شد و با پوزخند گوشیشو یکم اونوری تر گرف ا.ت هم چون از ایزی کوتوله تر بید نمیتونس ببینه...
/ایزی: هـــوم... مــلــکــ☆ــــه اگــه راحــت نمیـــبینی گوشیمو بـــدم دســتت چکــاپ کـــن*پوزخند*/
/ا.ت: ایزانا لطفن فقط کنجکاوم ببینم... عافرین دیههه
/ایزی: نوچ مــلکـــ☆ـــه*پوزخند بچه گشادتر شد*/
/ا.ت: میدی یا بزور بگیرم؟؟؟؟؟/
/ایزی: عــاح ملــکـــ☆ــه مــیخــاد پادشاهشــو مجــبور کـــنه؟ چ شــیریــن. هرکــاری میتـونی بکـــن مــلــک☆ــه من/
*ا.ت از حرص سریع رو ایزانا خیمه زد و گردنشو گاز بشدت محکم گرفت کهههه باعث شد کبود شح....*
*و همونطور که ایزی بچه خشک شده بود گوشیشو قاپید..و وقتی مشغول چکیدن شد؛ایزی که یکممم تحریک شوده بیددددد...اروم از پشت ا.ت رو رو پاهاش نشوند و همونطور که چشماش خمار بود لباس ا.ت رو یکم پایین تر داد و شروع به مارکیدن گردنش کرد...و کم کم پایین تر اومد ووووووو........*
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
ادامش با خودتون...
راستی... اگه یه فیک از یاندره کاراکترا ریونجرز با قلم جالبی سراغ دارین بهم معرفی کنین... یاا ریکشن کاراکترا هم باشه خوبه
لایک کنین نمیمیریناااااااا، قول میدممم
ما اینجا داریم زحمت میکشیم بی ناموسااااا
«امروز چقد خشک و وحشیم....»
موضوعو از کاور بفهمین حوصله گفتنشو ندارم..
_______________________________________
💎 ایزی(خودمححح) 💎
این بچه عین ادم نشسته بود تو گوشی بود....
ازونجا که ایزی یکم هیز و منحرف بود ا.ت خانوم به بچم مشکوک شد...
برا همین ا.ت خانوم دست بح کار شد رف پیش ایزی نشست... خواست مخفیانه ببینه ایزی چیکا میکنه ولی نتونست چیزی بفهمه چون ایزی زودتر متوجه قصد ا.ت شد و با پوزخند گوشیشو یکم اونوری تر گرف ا.ت هم چون از ایزی کوتوله تر بید نمیتونس ببینه...
/ایزی: هـــوم... مــلــکــ☆ــــه اگــه راحــت نمیـــبینی گوشیمو بـــدم دســتت چکــاپ کـــن*پوزخند*/
/ا.ت: ایزانا لطفن فقط کنجکاوم ببینم... عافرین دیههه
/ایزی: نوچ مــلکـــ☆ـــه*پوزخند بچه گشادتر شد*/
/ا.ت: میدی یا بزور بگیرم؟؟؟؟؟/
/ایزی: عــاح ملــکـــ☆ــه مــیخــاد پادشاهشــو مجــبور کـــنه؟ چ شــیریــن. هرکــاری میتـونی بکـــن مــلــک☆ــه من/
*ا.ت از حرص سریع رو ایزانا خیمه زد و گردنشو گاز بشدت محکم گرفت کهههه باعث شد کبود شح....*
*و همونطور که ایزی بچه خشک شده بود گوشیشو قاپید..و وقتی مشغول چکیدن شد؛ایزی که یکممم تحریک شوده بیددددد...اروم از پشت ا.ت رو رو پاهاش نشوند و همونطور که چشماش خمار بود لباس ا.ت رو یکم پایین تر داد و شروع به مارکیدن گردنش کرد...و کم کم پایین تر اومد ووووووو........*
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
ادامش با خودتون...
راستی... اگه یه فیک از یاندره کاراکترا ریونجرز با قلم جالبی سراغ دارین بهم معرفی کنین... یاا ریکشن کاراکترا هم باشه خوبه
لایک کنین نمیمیریناااااااا، قول میدممم
ما اینجا داریم زحمت میکشیم بی ناموسااااا
«امروز چقد خشک و وحشیم....»
۲.۲k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.