معلم من!
part ⁷
بعد از ۱۰ مین صدای پای آقای لی که نشون دهنده این بود که داشت سمت اتاق میومد نگاه کوکو به خودش جذب کرد.
آقای لی بدون اجازه وارد اتاق شدو تند تند سمت کوک رفت.
با چشمام که الان از گریه قرمز شده بود بهشون نگاهی کردم که دیدم آقای لی در گوشی جونگ کوک چیزیگفت بدون منتظر موندن برای ریکشنش از اتاق بیرون رفت.
ترسیده سمت مبلی که اونجا بود رفتمو سعی کردم بدون توجه به چیزی فقط چند ثانیه آروم باشم!
دستامو روی سرم گذاشتمو چشمامو بستم.
با قرار گرفتن دست کسی روی پام سرمو بالا آوردم نگاهی بهش کردم.
کوک بود.
تو چشمام نگاه میکرد انگار میخاست چیزی بگه ولی نمیتونست.
از جام بلند شدم که کوک دستمو گرفتو منو توی بغلش انداخت.
آروم دستشو نوازش وار روی سرممیکشید و شاید واقعا با کارش آرامش میگرفتم ولی کار چند دقیقه پیشش این آرامش از بین میبرد.
خاستم چیزی بگم که......
ادامه دارد.......
بعد از ۱۰ مین صدای پای آقای لی که نشون دهنده این بود که داشت سمت اتاق میومد نگاه کوکو به خودش جذب کرد.
آقای لی بدون اجازه وارد اتاق شدو تند تند سمت کوک رفت.
با چشمام که الان از گریه قرمز شده بود بهشون نگاهی کردم که دیدم آقای لی در گوشی جونگ کوک چیزیگفت بدون منتظر موندن برای ریکشنش از اتاق بیرون رفت.
ترسیده سمت مبلی که اونجا بود رفتمو سعی کردم بدون توجه به چیزی فقط چند ثانیه آروم باشم!
دستامو روی سرم گذاشتمو چشمامو بستم.
با قرار گرفتن دست کسی روی پام سرمو بالا آوردم نگاهی بهش کردم.
کوک بود.
تو چشمام نگاه میکرد انگار میخاست چیزی بگه ولی نمیتونست.
از جام بلند شدم که کوک دستمو گرفتو منو توی بغلش انداخت.
آروم دستشو نوازش وار روی سرممیکشید و شاید واقعا با کارش آرامش میگرفتم ولی کار چند دقیقه پیشش این آرامش از بین میبرد.
خاستم چیزی بگم که......
ادامه دارد.......
۴۰.۷k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.