در رویایی که نمیپنداشتم واقعی باشد اما با تمامم آنجا را ز
در رویایی که نمیپنداشتم واقعی باشد اما با تمامم آنجا را زندگی کردم
چه شد ؟ کجا رفت؟ آن روایی دوست داشتنی و شیرین کودکی
که گویی خاکستر شد آن همه خنده
که گویی گسیخته شد آن همه لبخند
گویا جهان حقیقی این گونه است!
گویا جهان مردگان که در رویاهایمان گمان کرده بودیم واقعی بود
گر میدانستم ،هیچگاه رویای بزرگ شدن را در سر نمیپنداشتم
اما من نارنجی میشوم در غم های قهوه ای رنگ
میرقصم در زیر باران گریان
با خوشحالی میپرم بر روی برگ های خشکیده
و غروبی خوشیدی میشوم برای خاک های نم خورده
چه شد ؟ کجا رفت؟ آن روایی دوست داشتنی و شیرین کودکی
که گویی خاکستر شد آن همه خنده
که گویی گسیخته شد آن همه لبخند
گویا جهان حقیقی این گونه است!
گویا جهان مردگان که در رویاهایمان گمان کرده بودیم واقعی بود
گر میدانستم ،هیچگاه رویای بزرگ شدن را در سر نمیپنداشتم
اما من نارنجی میشوم در غم های قهوه ای رنگ
میرقصم در زیر باران گریان
با خوشحالی میپرم بر روی برگ های خشکیده
و غروبی خوشیدی میشوم برای خاک های نم خورده
۵۸۶
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.