با این که شرط هارو نرسوندین ولی دارم میزارم دوست پسرم p11

ویوی میسو
رفتیم خونم و بهش اتاقشو نشون دادم
کوک :ممنونم ولی من فقط تا فردا اینجام
و شبش میرم خونم
میسو :چرا
کوک: برای کارم باید برم
میسو :میشه بپرسم کارت چیه
کوک: نه
میسو :چراااااا
کوک :برو بخواب بچه
میسو :من . بچه. نیستمممممم.
کوک: باشه باشه
میسو :هومممممم خو حالا برو
بخاب
هر دو مون به اتاقامون رفتیم
ویوی کوک
رفتم به اوتاقم ولی خوابم نمی برد میسو هم
اون ور داشت فیلم میدید
رفتم دم در اوتاقش و در زدم
تق تق (😑)
میسو :بله
کوک :اقا گرگم
میسو :بیا تو اقا گرگه
رفتم: تو اتاقش
کوک: وای چع اتاق خفنی (کلا اتاقش مشکی بود)
میسو :ممنون بیا بشین
نشستمو باهم گیم زدیم موقع ی خواب شد
دیدم یچی افتاد رو شونم دیدم میسو بود
که خوابش برد اروم سرش رو گزاشتم
رو تختش و روش پتو کشیدمو رفتم
ولی دلم نیومد برگشت کردم و یک بوس
روی پیشونیش کاشتم و رفتم
که بعد چند مین خابم برد
ویوی میسو
نفهمیدم کی خوابم برد که دیدم یه صدایی
میاد بیدار شدم که دیدم سوسکه
من از سوسک نمیترسم ولی چندشم میشع
پس داد نزدم و از اتاق خارج شدم در اتاق کوک
رو زدم