ماه خونین پارت ۱۸

ماه خونین p18




سونی : تو کی هستی
پسر : من لوهانم
پسر ۲ : لوهاااان بزار از خواب بیدار بشه بعد پاچه خاری کن 😑
سونی : شما
پسر ۲ : من بکهیونم برادر بزرگ تر
دختر : هی مثل اینکه یاد رفته من خواهر بزرگ ترم 😐 سلام من هیونم خواهر بزرگ تر از دیدنت خوشبختم سونی 😊
سونی : شماها اسم منو از کجا میدونین
همون موقع یه زن خیلی خوشگل جلوی ما زاهر شد
زن : برای اینکه تو تنها دختر زیبا توی این قلمرویی
سونی : شما؟
زن : میتونی منو جادوگر صدا کنی
سونی : فهمیدم شماها کی هستین تو همون جادوگری هستی که قدرت ما دخترارو میخواد شماهام بچه هاشین😡
جادوگر : نگران نباش ایندفعه قدرتتو نمیخوام ایندفعه خودتو میخوام
سونی : م منظورت چیع
لوهان : منظور مامانم اینه که تو قراره با من ازدواج کنی
سونی : چیییییییی
جادوگر : عزیزم تو قرار عروس خوشگلی برای پسرم بشی😍
سونی : بزارین من برم پیش خانوادم 😡
هیون : هه مگه تو خواب ببینی 😏
جادوگر : از این به بعد ما خانوادتیم نه اونا
سونی : به هر حال اگه اونا بفهمن تو منو دزدیدی زندت نمیزارن😡
جادوگر : اگه فهمیدن ولی تا الان خبری نیست 😂 ببرینش تو اتاق
بردنم تو اتاق بکهیون گفت : فردا روز ازدواجته
سونی : خواهش میکنم بزارین برای یک بار هم که شده من خانوادمو ببینم🥺
بکهیون : دست من نیست متاسفام بعدا میبینمت
تو اتاق بودم انقدر ترسیده بودم که نمیتونستم از جام بلند بشم یه نفر در زد
تق تق
سونی : کیه
هیون : منم میشه بیام تو
سونی : البته بیا
هیون : خب چطوری زن برادر 😁
سونی : اگه فکر میکنی من زن اون پسره میشم کور خوندب
هیون : ببین دختر خوشگله اولن که چه به خوای چه نخوای تو عروس این خونواده میشی دومن اون پسر لسم داره اسمشم لوهانه فهمیدی 😐
سونی : همتون برین به درک من جوابم نعه
هیون : اگه بگی نه خونوادت برای همیشه از بین میرن و مقصر مرگشونم تو میشی تو که اینو نمیخوای 😏
سونی : خواهش میکنم به اونا کاری نداشته باش 😖
هیون : پس اگه میخوای اتفاق بدی براشون نیوفته بابد قبول کنی که عروس بشی برادرم تورو خوشبخت تر از اون چیزی که هستی میکنه 😁
سونی : من نمیخوام با لوهان ازدواج کنم چرا نمیفهمی 😭
هیون : یه دلیل خوب بیار که چرا نمیخوای
سونی : چون من عاشق یکی دیگم یکی که از رگمم بهم نزدیک تره 🥺
هیون : کی ؟
سونی : ولش کن 😞
هیون : خب هرکی هست بهتره فراموشش کنی بای زن برادر 😂
سونی : دختره عوضی😬
روز بعد روز عروسی
نظر فراموش نشه 💜💜💜