part ²
چند پارتی از نامجون
خیانت کیم
« شاید غمگین »
ولی چرا بهم ریخته بود
خیلی ارومو بی حال لب زدم
+ اووم... نامی کجا بودی... همه جارو دنبالت گشتم
_چیزه..... هیچی در گیر بودم
ببین من باد برم خو تو همینجا بمون!
باش؟؟؟
+ چرا
_انقد منو سوال پیچ نکن
هنوز حرفش تموم نشده بود ک
* اقای کیم بریم
اون دختره کی بود ؟
نامجون رو کشیدم کنار
+ کجا میخوای بری با اون دختره ؟!
_ینی چی با اون دختره..درس حرف بزن
+مگه من چی گفتم
معلوم نبود چش شده
چرا جواب منو اینطور میده ولی با اون دختره هرزه اینجور رفتار میکنه
_ول کن.... من دیگه میرم
دستش رو گرفتم ک کتش عقب تر رفت و با چیزی ک دیدم خشکم زد
_چیه!
چرا؟ چرا .... باید رژ قرمز روی لباسش باشه وقتی رژ من این رنگی نیس
دختره نامی رو صدا مرد ک توجهمو جلب کرد و
نگام سمت لباش رفت
این.... این! همون رنگه
_ببین عزیزم من میرم شاید شب نیومدم... باش عشقم
_ عاها ات .... منو خانم مین با ماشین ایشون میریم تو میتونی با ماشین خودمون برگردی
چرا دارع با اون میره
رفتن !
منم رفتم دنبالشون با فاصله میرفتم ک منو نبینن
خیلی دور شده بودیم از شهر
رسیدن چرا باید با اون بیاد این ویلا
اونم خاج شهر
هییییی ات این چ فکری خوب همکارشه حتما کار دارع
اون دوست داره.... کسی رو ترجیح نمیده بهت
اشکام سرازیر شده بودن ولی اگه اونجوری نباشه چی
پیاده شدن
با صحنه ای ک دیدم خشکم زد!
درخاستیاتونو بگین مینویسم
خیانت کیم
« شاید غمگین »
ولی چرا بهم ریخته بود
خیلی ارومو بی حال لب زدم
+ اووم... نامی کجا بودی... همه جارو دنبالت گشتم
_چیزه..... هیچی در گیر بودم
ببین من باد برم خو تو همینجا بمون!
باش؟؟؟
+ چرا
_انقد منو سوال پیچ نکن
هنوز حرفش تموم نشده بود ک
* اقای کیم بریم
اون دختره کی بود ؟
نامجون رو کشیدم کنار
+ کجا میخوای بری با اون دختره ؟!
_ینی چی با اون دختره..درس حرف بزن
+مگه من چی گفتم
معلوم نبود چش شده
چرا جواب منو اینطور میده ولی با اون دختره هرزه اینجور رفتار میکنه
_ول کن.... من دیگه میرم
دستش رو گرفتم ک کتش عقب تر رفت و با چیزی ک دیدم خشکم زد
_چیه!
چرا؟ چرا .... باید رژ قرمز روی لباسش باشه وقتی رژ من این رنگی نیس
دختره نامی رو صدا مرد ک توجهمو جلب کرد و
نگام سمت لباش رفت
این.... این! همون رنگه
_ببین عزیزم من میرم شاید شب نیومدم... باش عشقم
_ عاها ات .... منو خانم مین با ماشین ایشون میریم تو میتونی با ماشین خودمون برگردی
چرا دارع با اون میره
رفتن !
منم رفتم دنبالشون با فاصله میرفتم ک منو نبینن
خیلی دور شده بودیم از شهر
رسیدن چرا باید با اون بیاد این ویلا
اونم خاج شهر
هییییی ات این چ فکری خوب همکارشه حتما کار دارع
اون دوست داره.... کسی رو ترجیح نمیده بهت
اشکام سرازیر شده بودن ولی اگه اونجوری نباشه چی
پیاده شدن
با صحنه ای ک دیدم خشکم زد!
درخاستیاتونو بگین مینویسم
۷.۵k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.