ᴘᴀʀᴛ⁶🖇

....................... این سومین بار یه که دارم این پارت رو مینویسم🤧
احرزکازخازاخزفزخغزغخزخلززفهباهز

ویو ا/ت: داشتم از پله ها میومدم پایین که دیدم گوشیم داره زنگ میخوره، +کوکی میشه گوشیمو بدی

[ا/ت+کوک_]

ویو کوک:

میخواستم گوشیش رو بدم ولی با چیزی که دیدم سر جام میخ کوب شدم دیدم اوپا سیوش کرده (오빠)💗 او لحضه صدای شکستن قلبم رو شنیدم نفهمیدم کی گونه هام خیس شدن
+کوکی با توام گوشیمو میدی؟ میخواستم گوشی رو ازش بگیرم که همش صورتشو ازم قایم میکرد یهو برگشت که دیدم داره گریه میکنه دست خودم نبود وقتی گریه کردنشو میدیدم عصبی میشدم انگار یه تیر تو قلبم فرو کردن
_میخواست گوشی رو ازم بگیره که پاش لیز خوردو افتاد تو بقلم، چشم تو چشم شدیم _ا.. ا/ت تو دوست پسر داری؟
+اشکاشو با دستم پاک کردم و نشوندمش رو صندلی، کوکیا این چه حرفیه که میزنی اولا این دوست پسرم نیست یونجونه (یونجون داداششه )
بعدشم تو چرا گریه میکنی ؟
_ا/ت من.... م.. م.. من
+تو چی؟
_هیچی هیچی بریم دیر میشه

ویو ادمین :
اعضا سوار ماشین هاشون شدنو جین هم سوار ماشین ا/ت شد.....
ادامه دارد......