part ☆۲۰☆
part ☆۲۰☆
کوک:آش.غالا بهتون تا دوساعت دیگه وقت میدم
جیسو:اونا هم چیزی نفهمیدن
کوک:نه
تهونگ:جیسو رزی زنگ زده
رژی:سلام
جیسو:سلام چیزی فهمیدی
رزی: اره این شماره مال کانگ سو
جیسو:چیییییی
کوک:اون عو.ضی
رزی:اره ادرسشو میفرستم نگاه کن
کوک:برین.....
ویو ا.ت:داشت بزور لباسمو در میآورد و فیلم میگرفت منم کاملا مستیم رفت که
🗣️چه خبر بیبی دلت برام تنگ نشده بودی
ا.ت:ت تو ز زنده ای (با لکنت ترسیده)
فلیکس:بیبی گرل دلت برام تنگ نشده بود
ا.ت:تو مرده بودی خودم دیدم مردی
فلیکس:خیلی دلت برام تنگ شده بود نه
ا.ت:چ چی
فلیکس:کانگ سو خوب نقشه ای کشید و خوب همتونو گول زدیم
ا.ت:چی از من میخواهی
فلیکس:همونویی که تو دبیرستان منو کانگ سو میخواستیم تا ده شب وایمیستم کوک فهمدید من کی هستم بهت یه رحم خیلی کوچیکه میکنم دو ساعت ناله کردن تو به تاخیر میندازه
(جونکوک لیسا میریسن خونه ای که رزی گفت اما کسی نبود و همه جا رو گشتن
که)
جیسو:ا.ت ا.ت خودتی
کوک:کجاست
(ا.ت تو ی اتاق با یه تمساح بود که اگه در اتاق باز بشه قفس تمساح باز میشه)
کوک:الان میام تو
ا.ت:نه نه نه تو رو خدا
کوک:چرا
ا.ت:اونجا تمساح کشتی درو باز کنی میمیریم هممون هق هق هق
جیسو:ا.ت نگو که
تهونگ:چی شده
جیسو:یعنی اون زندس(ترسیده شوکه)
ا.ت:اره زندس هق هق هق
جیسو:نه امکان ندارد جلوی چشمامون کشته شد این امکان ندارد هق هق هق
(تهونگ جیسو بغل میکنه )
تهونگ:جیسو کی زندس اینجا چه خبره
جیسو:اون همه ی مونو میکشه اون از جونکوک عوضی تره هق هق
جونکوک: من دومین مافیاه برزگ کره یعنی کی از من بزرگتره
جیسو ا.ت :فلیکس(با بالاترین داد)
تهونگ: امکان ندارد کوک اون زندس
جونکوک:مطمعنی فلیکس بود (عصبی)
ا.ت:من فلیکس با جفت چشام دیدم و میشناسم
جونکوک:تو فلیکس از کجا میشناسی
ا.ت:داستانش طولانی
ا.ت:جیغ(بلند نه زیاد)
جونکوک: چی شد (نگران ترسیده)
ا.ت:اینجا بم تا بیست دقیقه دیگه منفجر میشه
جونکوک:ا.ت هق هق
ا.ت:جونکوکا
جونکوک:برام مهم نیست من میام تو تو رو نجات میدم تمساح اول منو بکشه تو و جیسو تهونگ فرار کنید
ا.ت: نه بیایی هق هق خودم میرم پیش تمساح تو رو خدا هق هق
جونکوک:کلا ۱۵دقیقه وقت داریم من نمیتونم زنده گی کنم هق هق (در حال گریه)
نکته: بم تو اتاق و اگه منفجر بشه فقط میمیره و آدمای بیرون اتاق نمیمیره
پایان
کوک:آش.غالا بهتون تا دوساعت دیگه وقت میدم
جیسو:اونا هم چیزی نفهمیدن
کوک:نه
تهونگ:جیسو رزی زنگ زده
رژی:سلام
جیسو:سلام چیزی فهمیدی
رزی: اره این شماره مال کانگ سو
جیسو:چیییییی
کوک:اون عو.ضی
رزی:اره ادرسشو میفرستم نگاه کن
کوک:برین.....
ویو ا.ت:داشت بزور لباسمو در میآورد و فیلم میگرفت منم کاملا مستیم رفت که
🗣️چه خبر بیبی دلت برام تنگ نشده بودی
ا.ت:ت تو ز زنده ای (با لکنت ترسیده)
فلیکس:بیبی گرل دلت برام تنگ نشده بود
ا.ت:تو مرده بودی خودم دیدم مردی
فلیکس:خیلی دلت برام تنگ شده بود نه
ا.ت:چ چی
فلیکس:کانگ سو خوب نقشه ای کشید و خوب همتونو گول زدیم
ا.ت:چی از من میخواهی
فلیکس:همونویی که تو دبیرستان منو کانگ سو میخواستیم تا ده شب وایمیستم کوک فهمدید من کی هستم بهت یه رحم خیلی کوچیکه میکنم دو ساعت ناله کردن تو به تاخیر میندازه
(جونکوک لیسا میریسن خونه ای که رزی گفت اما کسی نبود و همه جا رو گشتن
که)
جیسو:ا.ت ا.ت خودتی
کوک:کجاست
(ا.ت تو ی اتاق با یه تمساح بود که اگه در اتاق باز بشه قفس تمساح باز میشه)
کوک:الان میام تو
ا.ت:نه نه نه تو رو خدا
کوک:چرا
ا.ت:اونجا تمساح کشتی درو باز کنی میمیریم هممون هق هق هق
جیسو:ا.ت نگو که
تهونگ:چی شده
جیسو:یعنی اون زندس(ترسیده شوکه)
ا.ت:اره زندس هق هق هق
جیسو:نه امکان ندارد جلوی چشمامون کشته شد این امکان ندارد هق هق هق
(تهونگ جیسو بغل میکنه )
تهونگ:جیسو کی زندس اینجا چه خبره
جیسو:اون همه ی مونو میکشه اون از جونکوک عوضی تره هق هق
جونکوک: من دومین مافیاه برزگ کره یعنی کی از من بزرگتره
جیسو ا.ت :فلیکس(با بالاترین داد)
تهونگ: امکان ندارد کوک اون زندس
جونکوک:مطمعنی فلیکس بود (عصبی)
ا.ت:من فلیکس با جفت چشام دیدم و میشناسم
جونکوک:تو فلیکس از کجا میشناسی
ا.ت:داستانش طولانی
ا.ت:جیغ(بلند نه زیاد)
جونکوک: چی شد (نگران ترسیده)
ا.ت:اینجا بم تا بیست دقیقه دیگه منفجر میشه
جونکوک:ا.ت هق هق
ا.ت:جونکوکا
جونکوک:برام مهم نیست من میام تو تو رو نجات میدم تمساح اول منو بکشه تو و جیسو تهونگ فرار کنید
ا.ت: نه بیایی هق هق خودم میرم پیش تمساح تو رو خدا هق هق
جونکوک:کلا ۱۵دقیقه وقت داریم من نمیتونم زنده گی کنم هق هق (در حال گریه)
نکته: بم تو اتاق و اگه منفجر بشه فقط میمیره و آدمای بیرون اتاق نمیمیره
پایان
۸۸۲
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.