تک پارتی جونگ کوک
درخواستی
از در وارد شد و با خستگی به سمت آشپز خونه حرکت کرد و لیام رو در حال آشپزی دید. هر چند خسته بود اما با لبخند به سمتش رفت
جونگ کوک. سلااااممم
لیام. سلام خسته نباشی
جونگ کوک. ممنون، وروجک هنوز نیومده؟
لیام. عااا نه امروز یکم دیر کرده ولی الان میرسه
جونگ کوک. ناهار؟
لیام. حاضره جی هو بیاد بخوریم
جونگ کوک. باش پس من برم لباسامو عوض کنم
جونگ کوک به سمت اتاق خواب مشترک شون با لیام حرکت کرد اما هنوز نرسیده بود صدای باز شدن قفل در اومد سرشو برگردوند و با چهره خیس جی هو، پسرش، مواجه شد!
-جی هو؟ چی شده؟
-بابااا
-پسرم چی شده؟
-اون بچه ها منو تحقیر کردن و گفتن لیاقت نمره خوب ندارم و فقط به خاطر اینکه تو بابای منی نمره های خوب میگیرم
-جی هو! تو که اینارو باور نکردی؟
لیام. به من نگو که پسر کوچولوی من به خاطر همچین حرفی ناراحت شده
-مامانن من بچه نیستم و 12 سالمه!
جونگ کوک و لیام هر دو زدن زیر خنده
جونک کوک به نوک بینی جی هو دست زد
-اخخخ پسرمم بیا بریم نهار بخوریم چقدرکه من امروز خسته شدم
پایاننن
یه مدت نبودم و شاید نباشم درس هام!
و لطفا درخواست اسمات نکنید:)
از در وارد شد و با خستگی به سمت آشپز خونه حرکت کرد و لیام رو در حال آشپزی دید. هر چند خسته بود اما با لبخند به سمتش رفت
جونگ کوک. سلااااممم
لیام. سلام خسته نباشی
جونگ کوک. ممنون، وروجک هنوز نیومده؟
لیام. عااا نه امروز یکم دیر کرده ولی الان میرسه
جونگ کوک. ناهار؟
لیام. حاضره جی هو بیاد بخوریم
جونگ کوک. باش پس من برم لباسامو عوض کنم
جونگ کوک به سمت اتاق خواب مشترک شون با لیام حرکت کرد اما هنوز نرسیده بود صدای باز شدن قفل در اومد سرشو برگردوند و با چهره خیس جی هو، پسرش، مواجه شد!
-جی هو؟ چی شده؟
-بابااا
-پسرم چی شده؟
-اون بچه ها منو تحقیر کردن و گفتن لیاقت نمره خوب ندارم و فقط به خاطر اینکه تو بابای منی نمره های خوب میگیرم
-جی هو! تو که اینارو باور نکردی؟
لیام. به من نگو که پسر کوچولوی من به خاطر همچین حرفی ناراحت شده
-مامانن من بچه نیستم و 12 سالمه!
جونگ کوک و لیام هر دو زدن زیر خنده
جونک کوک به نوک بینی جی هو دست زد
-اخخخ پسرمم بیا بریم نهار بخوریم چقدرکه من امروز خسته شدم
پایاننن
یه مدت نبودم و شاید نباشم درس هام!
و لطفا درخواست اسمات نکنید:)
۱۱.۳k
۳۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.