چگونگی بوجود آمدن دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا
🔴چگونگی بوجود آمدن دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا :
دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا در پایان دولت هاشمی رفسنجانی بوجود آمد.
وقتی پیشنهاد و طرح مادام العمری ریاست جمهوری هاشمی رد گردید وی برای بقای بر قدرت از بین اطرافیان و دولت مردان خود اقدام به این دوقطبی سازی کرد تا بر راس قدرت باقی باشد لیکن طیفی سست مذهب و سست عقیده را به ریاست محمد خاتمی وزیر ارشاد خود را بعنوان اصلاحطلب و عده ای که تا اندازه ای مفید و مومن تر از بقیه بودند را به ریاست خود بعنوان اصولگرا معرفی کرد و با جوسازی رسانه ای و تشدید این دوقطبی جامعه را حساس و احساسی و هیجانی نموده و خاتمی را بعنوان رئیس و نماینده اصلاحطلبان و ناطق نوری دوست شفیق و رفیق خود را بعنوان نماینده اصولگرایان معرفی کرد تا در هر صورت چه باخت یا پیروزی هرکدام همچنان دار و دسته خود بر دولت و قدرت باقی باشد. لیکن بعد از اینکه اصلاحطلبان به قدرت رسیدند در جهت سازماندهی و چارت تشکیلاتی خود برنامه ریزی کردند و ..... و بعد از این خودشان چه هاشمی و چه ناطق و چه خاتمی و چه روحانی همه در طیف اصلاحطلبان قرار گرفتند و طیف مقابل اصولگرا بودند که هیچ چارت و تشکیلاتی نداشته و ندارند،
به همین دلیل یکروز هاشمیرفسنجانی اصولگرا میشود و نامزد اونها ناطق نوری، یکروز احمدی نژاد اصولگرا میشود ، یک روز قالیباف ، یک روز جلیلی، یک روز رئیسی و ...... در حالیکه اصلاح طلبان همه ثابت هستند رئیسشان خاتمی هست و ائتلاف دارند و رسانه و کمیته و شورای سیاست گذاری و ........ و چنان برنامه ریزی و مهره چینی کرده و میکنند که باصطلاح هاشمی اصولگرا بعد از ۸سال که دیگر نمیتواند پنهان کاری کند، میشود اصلاحطلب، یا ناطقنوری اصولگرا میشود اصلاحطلب یا علی لاریجانی و حسن روحانی و حتی احمدی نژاد و ..... که قبلاً به اصطلاح دار و دسته هاشمی، اصولگرا بودند برای فریب مردم و باقی ماندن بر قدرت میشوند اصلاحطلب و هر کسی یا هر جناحی در برابر این جماعت قرار بگیرد را برچسب اصولگرایی به آن میزنند تا همچنان با دوقطبی کاذبی که این جماعت بوجود می آورند را به جامعه بسط دهند و با غریب مردم همچنان بر قدرت باقی و به اشرافیگری وکاخ نشینی و شاه صفتی و .... خود ادامه دهند. هرچند این دوقطبی بصورت رسمی از سال ۷۲ شکل گرفت ولی قبل از آن این جماعت خود را چپ و انقلابیون را راست میدانستند وچون در ابتدای انقلاب بود و در مراکز و نهادهای مختلفی نفوذ داشته و فعال بودند فعالیتهای سیاسی در تضاد با نظام اسلامی کمتر داشتند ولی همه مردم شاهدند که گروه تروریستی فرقان از پای سخنرانیهای موسوی خوئینیها شکل گرفت و شهیدان مطهری و مفتح و مسئولین انقلابی را ترور کردند...
دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا در پایان دولت هاشمی رفسنجانی بوجود آمد.
وقتی پیشنهاد و طرح مادام العمری ریاست جمهوری هاشمی رد گردید وی برای بقای بر قدرت از بین اطرافیان و دولت مردان خود اقدام به این دوقطبی سازی کرد تا بر راس قدرت باقی باشد لیکن طیفی سست مذهب و سست عقیده را به ریاست محمد خاتمی وزیر ارشاد خود را بعنوان اصلاحطلب و عده ای که تا اندازه ای مفید و مومن تر از بقیه بودند را به ریاست خود بعنوان اصولگرا معرفی کرد و با جوسازی رسانه ای و تشدید این دوقطبی جامعه را حساس و احساسی و هیجانی نموده و خاتمی را بعنوان رئیس و نماینده اصلاحطلبان و ناطق نوری دوست شفیق و رفیق خود را بعنوان نماینده اصولگرایان معرفی کرد تا در هر صورت چه باخت یا پیروزی هرکدام همچنان دار و دسته خود بر دولت و قدرت باقی باشد. لیکن بعد از اینکه اصلاحطلبان به قدرت رسیدند در جهت سازماندهی و چارت تشکیلاتی خود برنامه ریزی کردند و ..... و بعد از این خودشان چه هاشمی و چه ناطق و چه خاتمی و چه روحانی همه در طیف اصلاحطلبان قرار گرفتند و طیف مقابل اصولگرا بودند که هیچ چارت و تشکیلاتی نداشته و ندارند،
به همین دلیل یکروز هاشمیرفسنجانی اصولگرا میشود و نامزد اونها ناطق نوری، یکروز احمدی نژاد اصولگرا میشود ، یک روز قالیباف ، یک روز جلیلی، یک روز رئیسی و ...... در حالیکه اصلاح طلبان همه ثابت هستند رئیسشان خاتمی هست و ائتلاف دارند و رسانه و کمیته و شورای سیاست گذاری و ........ و چنان برنامه ریزی و مهره چینی کرده و میکنند که باصطلاح هاشمی اصولگرا بعد از ۸سال که دیگر نمیتواند پنهان کاری کند، میشود اصلاحطلب، یا ناطقنوری اصولگرا میشود اصلاحطلب یا علی لاریجانی و حسن روحانی و حتی احمدی نژاد و ..... که قبلاً به اصطلاح دار و دسته هاشمی، اصولگرا بودند برای فریب مردم و باقی ماندن بر قدرت میشوند اصلاحطلب و هر کسی یا هر جناحی در برابر این جماعت قرار بگیرد را برچسب اصولگرایی به آن میزنند تا همچنان با دوقطبی کاذبی که این جماعت بوجود می آورند را به جامعه بسط دهند و با غریب مردم همچنان بر قدرت باقی و به اشرافیگری وکاخ نشینی و شاه صفتی و .... خود ادامه دهند. هرچند این دوقطبی بصورت رسمی از سال ۷۲ شکل گرفت ولی قبل از آن این جماعت خود را چپ و انقلابیون را راست میدانستند وچون در ابتدای انقلاب بود و در مراکز و نهادهای مختلفی نفوذ داشته و فعال بودند فعالیتهای سیاسی در تضاد با نظام اسلامی کمتر داشتند ولی همه مردم شاهدند که گروه تروریستی فرقان از پای سخنرانیهای موسوی خوئینیها شکل گرفت و شهیدان مطهری و مفتح و مسئولین انقلابی را ترور کردند...
- ۲.۶k
- ۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط