زندگی مخفی پارت ۷۸
#زندگی_مخفی
پارت ۷۸
.... حال...
..دید تهیونگ...
با توجه به به چیزایی که میگفت و کارایی که کرده بود خب رزی کاملا حق چنین کاری رو داشت
تهیونگ:ببین عزیزم رزی هر کاری که بخواد میتونه به عنوان خواهر بزرگترت باهات بکنه
پس آماده مردن باش
خانم پارک چهیونگ به اتاق نونا ها
رزی:بله آهای کیم تهیونگ
تهیونگ:خب من از طرف مین یونگی تمام اجازاتو صادر میکنم
میتونید پارک جیمین رو به قتل برسونید
و این کارو جلوی خانم جانگ اهیون انجام بدید
تا یکم بیشتر پارک جیمین رو حرص بدیمم
جیمین: شماها غلط میکنید واسه ی ما خط و نشون میکشیدددد
جیسو نونااا
جین هیونگ نجاتم.....
از اتاق اومده بودیم بیرون
جیسو وایساده بود تا کل کل های مارو ببینه
که جین اومد و چونشو گرفت و بوسه ریزی روی لبش کاشت
هردوشون لبخند زدن تا من قشنگ پریدم وسط ابراز علاقه
تهیونگ:جدیدم چیزایی رو تو خونه میبینم که آرزوم بوده
واقعیت قرار گذاشتن جینسو
اعتراف یونمین
تغییر گر...ایش افراد خونه
و خودمم شاید رفتن دیت با کوک
جنی:وای شماها چقدر نسبت به این اتفاقات عادی رفتار میکنیددد
لیسا وقتی فهمید جونگکوک بایس....کشواله
اینقدر بچه رو کتک زد که نگو
من به زور کوکی رو از دستش نجات دادم
اون موقع جونگکوک فقط ۱۴ سالش بود
میدونید اون حتی به کسی نگفته بود
اون توی دفترچه خاطراتش نوشت که لیسا اونو خوند
تهیونگ:اگه من انتقام جونگکوک رو از لیسا نگرفتم
جنی:خودم به اندازه کافی تخریب شخصیتیش کردم
رزی:خب فکر کنم دعوای منو جیمی به جاهای بد کشیده شد
چیم چیم بیا اینکارارو تموم کنیم
جنی:اینایی که گفتی کین ؟
اهیون:جیمی که کوتاه شده اسم جیمینه
تهیونگ:چیم چیم هم نیک نِیمِشه
جنی:وای خدااا
جین:بچه ها یه مشکلی پیش اومده
تهیونگ: توضیح بده چی شده
جین:خب من دارم سیگنال های زیادی رو به اینجا ردیابی میکنم
جیسو:که یعنی اونا درحال حمله به ما هستن
جنی:یه چیزی
خواهشاً بگید اون چیزایی که کوک نوشته بود رو رمز گذاری کردید
جین و جیسو به هم نگاه کردن و سرشونو انداختن پایین
جنی:خب بزارید من یه نگاهی بندازم
جیسو دفتری که جونگکوک دربارهی تراشه نوشته بود رو به جنی میده
جنی با دقت خوندش
یه دفعه دفتر رو برعکس کرد
جنی:فهمیدم
فهمیدممم
تهیونگ:میشه بگی چی فهمیدییی
جنی:این جا نوشته
اههه
من از اتفاقات رمانتیک متنفرممم
ولی تنها راه نجات و بدون درد فرد تراشه گذاری شده
پرت کردن حواسش توسط پارتنرشه
جین:ودف....
برو بابا
مطمئنی جونگکوک سرکارمون نداشته
تهیونگ:نه نه جنی نگاه کن
یه بار دفترو عمودی نگه دار
«راه نجات توی تراشه هست»
پارت ۷۸
.... حال...
..دید تهیونگ...
با توجه به به چیزایی که میگفت و کارایی که کرده بود خب رزی کاملا حق چنین کاری رو داشت
تهیونگ:ببین عزیزم رزی هر کاری که بخواد میتونه به عنوان خواهر بزرگترت باهات بکنه
پس آماده مردن باش
خانم پارک چهیونگ به اتاق نونا ها
رزی:بله آهای کیم تهیونگ
تهیونگ:خب من از طرف مین یونگی تمام اجازاتو صادر میکنم
میتونید پارک جیمین رو به قتل برسونید
و این کارو جلوی خانم جانگ اهیون انجام بدید
تا یکم بیشتر پارک جیمین رو حرص بدیمم
جیمین: شماها غلط میکنید واسه ی ما خط و نشون میکشیدددد
جیسو نونااا
جین هیونگ نجاتم.....
از اتاق اومده بودیم بیرون
جیسو وایساده بود تا کل کل های مارو ببینه
که جین اومد و چونشو گرفت و بوسه ریزی روی لبش کاشت
هردوشون لبخند زدن تا من قشنگ پریدم وسط ابراز علاقه
تهیونگ:جدیدم چیزایی رو تو خونه میبینم که آرزوم بوده
واقعیت قرار گذاشتن جینسو
اعتراف یونمین
تغییر گر...ایش افراد خونه
و خودمم شاید رفتن دیت با کوک
جنی:وای شماها چقدر نسبت به این اتفاقات عادی رفتار میکنیددد
لیسا وقتی فهمید جونگکوک بایس....کشواله
اینقدر بچه رو کتک زد که نگو
من به زور کوکی رو از دستش نجات دادم
اون موقع جونگکوک فقط ۱۴ سالش بود
میدونید اون حتی به کسی نگفته بود
اون توی دفترچه خاطراتش نوشت که لیسا اونو خوند
تهیونگ:اگه من انتقام جونگکوک رو از لیسا نگرفتم
جنی:خودم به اندازه کافی تخریب شخصیتیش کردم
رزی:خب فکر کنم دعوای منو جیمی به جاهای بد کشیده شد
چیم چیم بیا اینکارارو تموم کنیم
جنی:اینایی که گفتی کین ؟
اهیون:جیمی که کوتاه شده اسم جیمینه
تهیونگ:چیم چیم هم نیک نِیمِشه
جنی:وای خدااا
جین:بچه ها یه مشکلی پیش اومده
تهیونگ: توضیح بده چی شده
جین:خب من دارم سیگنال های زیادی رو به اینجا ردیابی میکنم
جیسو:که یعنی اونا درحال حمله به ما هستن
جنی:یه چیزی
خواهشاً بگید اون چیزایی که کوک نوشته بود رو رمز گذاری کردید
جین و جیسو به هم نگاه کردن و سرشونو انداختن پایین
جنی:خب بزارید من یه نگاهی بندازم
جیسو دفتری که جونگکوک دربارهی تراشه نوشته بود رو به جنی میده
جنی با دقت خوندش
یه دفعه دفتر رو برعکس کرد
جنی:فهمیدم
فهمیدممم
تهیونگ:میشه بگی چی فهمیدییی
جنی:این جا نوشته
اههه
من از اتفاقات رمانتیک متنفرممم
ولی تنها راه نجات و بدون درد فرد تراشه گذاری شده
پرت کردن حواسش توسط پارتنرشه
جین:ودف....
برو بابا
مطمئنی جونگکوک سرکارمون نداشته
تهیونگ:نه نه جنی نگاه کن
یه بار دفترو عمودی نگه دار
«راه نجات توی تراشه هست»
۲.۲k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.