پروانه ی وحشی
پارت ۱
از زبون ات
صبح ساعت ۶ بیدار شدم
رفتم دستشوی کار های لازم رو کردم
بعد رفتم سمت خونه ی دوستم هانول(علامت هانول&)
پرش به چند ساعت بعد
داشتم با هانول راجب کار صحبت میکردم که گوشیم زنگ خورد
ات : سلام بله؟
؟:سلام سریع به این ادرس بیا اگه مادر پدرت رو دوست داری
ات: چی؟
طرف گوشی رو قطع کرد
&چی شده؟
ات: هیچی ..
داستان رو براش تعریف کرد
& : وایسا به برادرم جیمین زنگ بزنم باهات بیاد
ان: باشه
ویو هوسوک
خیلی وقت هست که عاشق ات شدم اما نمیتونم بهش بگم پس مادر پدرشو میدزدم و مجبورش میکنم با من ازدواج کنه
ویو جیمین
گوشیم زنگ خورد که.....
شرط ندارم فقط لطفا فالو یا لایک کنید ممنونم
از زبون ات
صبح ساعت ۶ بیدار شدم
رفتم دستشوی کار های لازم رو کردم
بعد رفتم سمت خونه ی دوستم هانول(علامت هانول&)
پرش به چند ساعت بعد
داشتم با هانول راجب کار صحبت میکردم که گوشیم زنگ خورد
ات : سلام بله؟
؟:سلام سریع به این ادرس بیا اگه مادر پدرت رو دوست داری
ات: چی؟
طرف گوشی رو قطع کرد
&چی شده؟
ات: هیچی ..
داستان رو براش تعریف کرد
& : وایسا به برادرم جیمین زنگ بزنم باهات بیاد
ان: باشه
ویو هوسوک
خیلی وقت هست که عاشق ات شدم اما نمیتونم بهش بگم پس مادر پدرشو میدزدم و مجبورش میکنم با من ازدواج کنه
ویو جیمین
گوشیم زنگ خورد که.....
شرط ندارم فقط لطفا فالو یا لایک کنید ممنونم
۶.۱k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.