پارت ۲۸ دیدار اتفاقی
جیمین=بخواب دیگه
مین سول=خوابم نمیاد
(یهو میونگ کی پی عم داد)
میونگ کی=سلام خوبی
مین سول=سلام مرسی تو چطوری
میونگ کی=ممنون
میونگ کی=مین سول
مین سول=بله؟
میونگ کی=حوصلم سر رفته
مین سول=بهم پی عم دادی که اینو بگی؟ :|
میونگ کی=هوم
مین سول= :|
مین سول=راستش چیزه فردا بیا اینجا
میونگ کی=بیام هتل؟
مین سول=آره
میونگ کی=نه نمیتونم بیام اونجا شما بیایید خونه من
مین سول=آخه ما امروز خونه شما بودیم
میونگ کی=اشکالی نداره
مین سول=پس من فردا با اعضا حرف بزنم ببینم چی میگن
میونگ کی=باش پس اگه اوکی شد بم بگو
مین سول=باش
میونگ کی=خب منم برم بخوابم کاری نداری؟
مین سول=نه شب خوش
میونگ کی=شب بخیر
مین سول=جیمین
جیمین=بله؟
مین سول=فردا بریم خونه میونگ کی؟
جیمین=من چه بدونم باید از بقیه بپرسیم
مین سول=باش پس فردا میگیم
جیمین=باش
مین سول=برم یه فیلم ببینم
جیمین=چه فیلمی؟
مین سول=ترسناک
جیمین=نه نگاه نکن
مین سول=چرا؟؟
جیمین=چون شب هس اونوقت میترسی
مین سول=نه بابا من نمیترسم خودشم این فیلم خیلی خوبه
جیمین=خب باش ببین
(مین سول=رفتم اون فیلم رو از گوگل پیدا کردم و نگاه کردم)
(جیمین یهو خواب رف)
مین سول= (جیغ)
(جیمین یهو از خواب پرید)
جیمین=چیشد جیغ زدی
مین سول=هیچی ترسیدم
(جیمین یهو موبایلم رو از دستم گرفت)
مین سول=هی گوشیم رو بده
جیمین=بخواب ساعت ۳ شد
مین سول=بده ببینم موبایلم رو
جیمین=نمیدم
(مین سول= به جیمین میگفتم موبایلم رو بده ولی نمیداد)
(روی تخت به سر رو کله هم میپریدیم و من میخواستم موبایلم رو از دستش بگیرم)
(یهو یکی در اتاق رو زد)
مین سول=خوابم نمیاد
(یهو میونگ کی پی عم داد)
میونگ کی=سلام خوبی
مین سول=سلام مرسی تو چطوری
میونگ کی=ممنون
میونگ کی=مین سول
مین سول=بله؟
میونگ کی=حوصلم سر رفته
مین سول=بهم پی عم دادی که اینو بگی؟ :|
میونگ کی=هوم
مین سول= :|
مین سول=راستش چیزه فردا بیا اینجا
میونگ کی=بیام هتل؟
مین سول=آره
میونگ کی=نه نمیتونم بیام اونجا شما بیایید خونه من
مین سول=آخه ما امروز خونه شما بودیم
میونگ کی=اشکالی نداره
مین سول=پس من فردا با اعضا حرف بزنم ببینم چی میگن
میونگ کی=باش پس اگه اوکی شد بم بگو
مین سول=باش
میونگ کی=خب منم برم بخوابم کاری نداری؟
مین سول=نه شب خوش
میونگ کی=شب بخیر
مین سول=جیمین
جیمین=بله؟
مین سول=فردا بریم خونه میونگ کی؟
جیمین=من چه بدونم باید از بقیه بپرسیم
مین سول=باش پس فردا میگیم
جیمین=باش
مین سول=برم یه فیلم ببینم
جیمین=چه فیلمی؟
مین سول=ترسناک
جیمین=نه نگاه نکن
مین سول=چرا؟؟
جیمین=چون شب هس اونوقت میترسی
مین سول=نه بابا من نمیترسم خودشم این فیلم خیلی خوبه
جیمین=خب باش ببین
(مین سول=رفتم اون فیلم رو از گوگل پیدا کردم و نگاه کردم)
(جیمین یهو خواب رف)
مین سول= (جیغ)
(جیمین یهو از خواب پرید)
جیمین=چیشد جیغ زدی
مین سول=هیچی ترسیدم
(جیمین یهو موبایلم رو از دستم گرفت)
مین سول=هی گوشیم رو بده
جیمین=بخواب ساعت ۳ شد
مین سول=بده ببینم موبایلم رو
جیمین=نمیدم
(مین سول= به جیمین میگفتم موبایلم رو بده ولی نمیداد)
(روی تخت به سر رو کله هم میپریدیم و من میخواستم موبایلم رو از دستش بگیرم)
(یهو یکی در اتاق رو زد)
۳۱.۴k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.