Soul prison
Soul prison
Part ²
ماشینو جلوی خونم پارک کردم و وارد شدم که باستر(سگ خونگی ا/ت)سمت در دویید.بعد از غذا دادن بهش بخاطر اینکه داشتم ازونجا میرفتم بدون اتلاف وقت سمت اتاقم رفتم و چمدون هایی که داشتمو برداشتم و همه ی چیزمو ریختم توش.
خیلی وقت پیش از پدر و مادرم جدا شده بودم و به اینجا اومده بودم.بعد از جمع کردن وسایلم لباسامو با یه لباس خواب عوض کردم(اسلاید بعدی)و خودمو پرت کردم رو تخت و به سه نکشیده خابم برد.
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم.حدودن ³ ساعت خابیده بودم برای همین سریع پاشدم و به سمت حموم پا تند کردم.یه دوش ²⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون و بعد از خشک کردن موهام و انجام دادن روتین پوستیم لباسمو پوشیدم(اسلاید دومی عکس هست)و یه آرایش ساده کردم.
موهامو حالت دادم و دورم ریختم و بعد از پوشیدن بوت های مشکیم چمدونامو برداشتم و از اتاق خارج شدم.سوییچ ماشینو کارتای اعتباری و هر وسیله ی دیگه ای که نیاز داشتم برداشتم و بعد باسترو صدا زدم با هم به سمت ماشینم رفتیم.
آدرس نا آشنایی بود ولی پرس و جو کرده بودم و میدونستم الان باید کجا برم.سریعا حرکت کردم و بعد از حدود ⁴ ساعت حسابی خسته شدم برای همین ماشینو کنار زدم تا یکمی استراحت کنم.از شانس خوبم اون اطراف یه رستوران بود برای همین با باستر از ماشین خارج شدم و به سمت رستوران رفتن.گارسون رو صدا زدم و یه کیمچی و نودل و یه دوکبوکی سفارش دادم و بعد از رفتن گارسون مشغول بازی با باستر شدم که حضور کسی رو کنارم حس کردم.
#کیوت#خفن#گنگ#مود#پروف#آرمی#بی_تی_اس#لش#تئوری#شاین#لایت#مکنه#موچی#وی#نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#جیمین#تهیونگ#جونگ_کوک#بلک_پینک#رزی#لیسا#جنی#جیسو#ایتیزی#اکسو#کرانچ#موکبانگ#کره#کیدراما#کیپاپ#مشکی#غمگین#تنها#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#کلیپ#کرانچ#کیوت#سیدراما#عاشقانه#بامزه#بی_تی_اس#بلک_پینگ#اکسو#ایتیزی#بلک_پینک#آزادی#موکبانگ#کره#باحال#بی_تی_اس#آنباکسینگ#فوداسمر#اسلایم#دی_او#نامجون#جین#شوگا#جی_هوب#جیمین#عاشقانه#عشق#جان_فدا#نیکا_ساکرمی#مهسا_امینی#مادر#تنهایی#افسردگی#غمگین#شاد#اسلوموشن#کارما#سپهر_خلسه#رضا_پیشرو#امیر_تتلو
Part ²
ماشینو جلوی خونم پارک کردم و وارد شدم که باستر(سگ خونگی ا/ت)سمت در دویید.بعد از غذا دادن بهش بخاطر اینکه داشتم ازونجا میرفتم بدون اتلاف وقت سمت اتاقم رفتم و چمدون هایی که داشتمو برداشتم و همه ی چیزمو ریختم توش.
خیلی وقت پیش از پدر و مادرم جدا شده بودم و به اینجا اومده بودم.بعد از جمع کردن وسایلم لباسامو با یه لباس خواب عوض کردم(اسلاید بعدی)و خودمو پرت کردم رو تخت و به سه نکشیده خابم برد.
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم.حدودن ³ ساعت خابیده بودم برای همین سریع پاشدم و به سمت حموم پا تند کردم.یه دوش ²⁰ مینی گرفتم و اومدم بیرون و بعد از خشک کردن موهام و انجام دادن روتین پوستیم لباسمو پوشیدم(اسلاید دومی عکس هست)و یه آرایش ساده کردم.
موهامو حالت دادم و دورم ریختم و بعد از پوشیدن بوت های مشکیم چمدونامو برداشتم و از اتاق خارج شدم.سوییچ ماشینو کارتای اعتباری و هر وسیله ی دیگه ای که نیاز داشتم برداشتم و بعد باسترو صدا زدم با هم به سمت ماشینم رفتیم.
آدرس نا آشنایی بود ولی پرس و جو کرده بودم و میدونستم الان باید کجا برم.سریعا حرکت کردم و بعد از حدود ⁴ ساعت حسابی خسته شدم برای همین ماشینو کنار زدم تا یکمی استراحت کنم.از شانس خوبم اون اطراف یه رستوران بود برای همین با باستر از ماشین خارج شدم و به سمت رستوران رفتن.گارسون رو صدا زدم و یه کیمچی و نودل و یه دوکبوکی سفارش دادم و بعد از رفتن گارسون مشغول بازی با باستر شدم که حضور کسی رو کنارم حس کردم.
#کیوت#خفن#گنگ#مود#پروف#آرمی#بی_تی_اس#لش#تئوری#شاین#لایت#مکنه#موچی#وی#نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#جیمین#تهیونگ#جونگ_کوک#بلک_پینک#رزی#لیسا#جنی#جیسو#ایتیزی#اکسو#کرانچ#موکبانگ#کره#کیدراما#کیپاپ#مشکی#غمگین#تنها#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#کلیپ#کرانچ#کیوت#سیدراما#عاشقانه#بامزه#بی_تی_اس#بلک_پینگ#اکسو#ایتیزی#بلک_پینک#آزادی#موکبانگ#کره#باحال#بی_تی_اس#آنباکسینگ#فوداسمر#اسلایم#دی_او#نامجون#جین#شوگا#جی_هوب#جیمین#عاشقانه#عشق#جان_فدا#نیکا_ساکرمی#مهسا_امینی#مادر#تنهایی#افسردگی#غمگین#شاد#اسلوموشن#کارما#سپهر_خلسه#رضا_پیشرو#امیر_تتلو
۱۹.۲k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.