پارت ۳ کنسرت بی تی اس

پارت ۳ کنسرت بی تی اس
ویو جونگ کوک
بعد از چند ساعت ا/ت رو مرخص کردن و رفتیم سمت ماشین تا بریم خونه ی من دوست داشتم تو ماشین به ا/ت بگم که دوستش دارم ولی از گفتن احساسم نسبت بهش خجالت میکشیدم
ویو ا/ت
بعد از مرخص شدنم داشتیم میرفتیم خونه ی جونگ کوک که احساس کردم میخواد یه چیزی بهم بگه ولی از گفتنش خجالت میکشه پس ازش پرسیدم........
ا/ت : جونگ کوک چیزی میخوای بگی ؟
جونگ کوک : اوهوم
ا/ت : خب بگو گوش میدم
جونگ کوک : خب ا/ت میدونی من ازت خوشم میاد و دوست دارم
ویو ا/ت
دستام رو گذاشتم رو دستای جونگ کوک و خیلی از این موضوع خوشحال بودم و بهش گفتم............
ا/ت : منم دوست دارم 🩷
( ادمین )
خلاصه دوتاشون هم شاد و خوشحال رفتن سمت خونه ی جونگ کوک 😁
پایان
لطفا حمایت کنید 😘😘