MY WORLD p12
ادامه:)))
فیک یونبین(+18) درخواستی
Name :my world
ژانر : مدرسه ای , عاشقانه, هیجانی
کاپل اصلی : یونبین
کاپل فرعی : تهگیو
÷علامت تهیون
=علامت بومگیو
+علامت یونجون
_علامت سوبین
×علامت هیونجین
~علامت فلیکس
.
.
ویو یونجون /
وقتی به داخل دفتر رفتم دیدم پدرم نشسته داخل دفتر مدیر ...از پشت شیشه در نمیتونستم بفهمم چی میگه مجبور شدم در بزنم و وارد دفتر مدیر شم...
+سلام خانم سو کاریم داشتید؟
_سلام یونجون خوبی؟ پدرت میخواد ببرتت میخوای بری؟
+چیکار داری بابا؟
$کاری ندارم...فقط مامانت خواست بعد از سفر کاریش بری فرودگاه دنبالش الان تو فرودگاه منتظرمونه بیا باهم بریم
+میخوام مدرسه بمونم
این جمله رو گفتم و خم و راست شدم جلوی مدیر و از
دفتر مدیر به بیرون رفتم و به سمت کلاس حرکت کردم دیدم معلم تو کلاسه...
+ قراره دوباره سرم داد بزنه؟
&یونجون بیا تو
+ممنون آقای معلم معذرت میخوام که کمی دیر کردم...
&باباتو دیدم بخاطر همین گفتم شاید تورو کار داره مشکلی نیست برو سرجات بشین
به سمت صندلیم رفتم و کنار سوبین نشستم
گوشی معلم زنگ خورد و جواب داد که با دادی از کلاس رفت بیرون و گفت
&امروز کلاس نداریم گگگگگگ
_بسملا این چشه؟(لبخند مسخره)
+...
_یونجون؟
+اوه..جانم ببخشید نشنیدم
_حالت خوبه؟
+راستش نه همه جام درد میکنه
_چرا ؟ بخاطر منه؟
+نمیدونم...شاید ...امکان داره...
_میخوای بریم خونه این زنگ آخر بود معلمم که نداریم پس بریم خونه،نظرت؟
+بریم؟ اجازه میدن؟
_اجازه رو ولش
ویو سوبین تو خونه/
وقتی یونجون رو بردم تو خونه فروا نشست رو مبل و دراز کشید فکر نکنم حالش خوب بوده باشه...
نگرانشم
رفتم به سمتش و دستم رو گذاشتم
رو پیشونیش دیدم داره با تب میسوزه
_بیب..چرا اینقدر داغییی؟؟؟
+*سرفه
_حالت خوب نیست نه؟؟ بریم دکتررر بدو
که با کشیده شدن دستم از طرف یونجون وایستادم
_بلند شو دیگه
+نمیخوام..لطفا منو نبر دکتر
_همش بخاطر منه که تو الان مریضی
با دو دستش دو طرف صورتم رو گرفت و گفت
+نه ددی..تقصیر تو نیست...فقط من رفتم حموم لباسه نازکی پوشیدم و موهام خشک نکردم
(محافظت از خود را از اریلا یاد بگیرید*)😔👌🏽
.
.
.
کپشن این پارت تو پارت 6 فیک say please نوشتم:)
خستممممم گگگگگگگ
حس میکنم باید منو مامی صدا کنید:)🤦🏻♀️🤣
حمایت کن بیب★;
فیک یونبین(+18) درخواستی
Name :my world
ژانر : مدرسه ای , عاشقانه, هیجانی
کاپل اصلی : یونبین
کاپل فرعی : تهگیو
÷علامت تهیون
=علامت بومگیو
+علامت یونجون
_علامت سوبین
×علامت هیونجین
~علامت فلیکس
.
.
ویو یونجون /
وقتی به داخل دفتر رفتم دیدم پدرم نشسته داخل دفتر مدیر ...از پشت شیشه در نمیتونستم بفهمم چی میگه مجبور شدم در بزنم و وارد دفتر مدیر شم...
+سلام خانم سو کاریم داشتید؟
_سلام یونجون خوبی؟ پدرت میخواد ببرتت میخوای بری؟
+چیکار داری بابا؟
$کاری ندارم...فقط مامانت خواست بعد از سفر کاریش بری فرودگاه دنبالش الان تو فرودگاه منتظرمونه بیا باهم بریم
+میخوام مدرسه بمونم
این جمله رو گفتم و خم و راست شدم جلوی مدیر و از
دفتر مدیر به بیرون رفتم و به سمت کلاس حرکت کردم دیدم معلم تو کلاسه...
+ قراره دوباره سرم داد بزنه؟
&یونجون بیا تو
+ممنون آقای معلم معذرت میخوام که کمی دیر کردم...
&باباتو دیدم بخاطر همین گفتم شاید تورو کار داره مشکلی نیست برو سرجات بشین
به سمت صندلیم رفتم و کنار سوبین نشستم
گوشی معلم زنگ خورد و جواب داد که با دادی از کلاس رفت بیرون و گفت
&امروز کلاس نداریم گگگگگگ
_بسملا این چشه؟(لبخند مسخره)
+...
_یونجون؟
+اوه..جانم ببخشید نشنیدم
_حالت خوبه؟
+راستش نه همه جام درد میکنه
_چرا ؟ بخاطر منه؟
+نمیدونم...شاید ...امکان داره...
_میخوای بریم خونه این زنگ آخر بود معلمم که نداریم پس بریم خونه،نظرت؟
+بریم؟ اجازه میدن؟
_اجازه رو ولش
ویو سوبین تو خونه/
وقتی یونجون رو بردم تو خونه فروا نشست رو مبل و دراز کشید فکر نکنم حالش خوب بوده باشه...
نگرانشم
رفتم به سمتش و دستم رو گذاشتم
رو پیشونیش دیدم داره با تب میسوزه
_بیب..چرا اینقدر داغییی؟؟؟
+*سرفه
_حالت خوب نیست نه؟؟ بریم دکتررر بدو
که با کشیده شدن دستم از طرف یونجون وایستادم
_بلند شو دیگه
+نمیخوام..لطفا منو نبر دکتر
_همش بخاطر منه که تو الان مریضی
با دو دستش دو طرف صورتم رو گرفت و گفت
+نه ددی..تقصیر تو نیست...فقط من رفتم حموم لباسه نازکی پوشیدم و موهام خشک نکردم
(محافظت از خود را از اریلا یاد بگیرید*)😔👌🏽
.
.
.
کپشن این پارت تو پارت 6 فیک say please نوشتم:)
خستممممم گگگگگگگ
حس میکنم باید منو مامی صدا کنید:)🤦🏻♀️🤣
حمایت کن بیب★;
۳.۵k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.