استاد تاریخ فا*کی(part 3)
📚🖤 استاد تاریخ فا*کی 🖤📚
📚🖤 پارت 3 🖤📚
🎻 ادامه 🎻 :
بعد از در اومدن از جموم خودمو خشک میکنم، میرم سراغ آشپزی کردن
انقدرم آشپزیم خوبه لامصب فقط بلدم بسوزونم
معمولا اون آشپزی میکرد
اههه ا.ت ببند دهنتو گل بگیرش
هنوزم تو فکرشم عیش
یه تخم مرغ میزنم بر بدن
و بعد یک ساعت دوش گرفتن با عطر لباسم و میپوشم (توی پارت نکتهای استاد تاریخ فا*کی میزارم لباسش رو 🦖🎀)
ساعت 9عه دیگه الاناست لیا بیاد
#ا.تت بیااا
حلال زادس
اومدممم
رفتم سوار ماشین لیا خانوم شدم
بعد چند مین رسیدیم به بار
چقدر آدم اینجا بود اههه دنبال لوکا میگشتم
که یهوووووووووو دستی دور کم*رم حلقه شد
لوکا: وقتتون بخیر مادام
همچنین
لوکا: چه جذاب شدی مو قرمزی
گفتم نگو اینو
لوکا: حالا گارد نگیر😅
عیش
#جوون بابا چقدر به هم میاین
لیا!
#حقیقته
گمشین
#کجا میری؟
دستشویی
رفتم کارهای مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون
(علامتها یادتون نره گلای من?🌹)
_چطوری مو قرمزی
تو..تو
_اون پسره کیه؟!
چرا اینجایی..؟
_سوالمو با سوال جواب نده
جی*غ میکشم برو
_بکش
میخواستم جی*غ بکشم که..........ادامه دارد🎀
حمایت فراموش نشه🥺👋🏻
"کیوی خشن 🥝🔪
📚🖤 استاد تاریخ فا*کی 🖤📚
📚🖤 پارت 3 🖤📚
🎻 ادامه 🎻 :
بعد از در اومدن از جموم خودمو خشک میکنم، میرم سراغ آشپزی کردن
انقدرم آشپزیم خوبه لامصب فقط بلدم بسوزونم
معمولا اون آشپزی میکرد
اههه ا.ت ببند دهنتو گل بگیرش
هنوزم تو فکرشم عیش
یه تخم مرغ میزنم بر بدن
و بعد یک ساعت دوش گرفتن با عطر لباسم و میپوشم (توی پارت نکتهای استاد تاریخ فا*کی میزارم لباسش رو 🦖🎀)
ساعت 9عه دیگه الاناست لیا بیاد
#ا.تت بیااا
حلال زادس
اومدممم
رفتم سوار ماشین لیا خانوم شدم
بعد چند مین رسیدیم به بار
چقدر آدم اینجا بود اههه دنبال لوکا میگشتم
که یهوووووووووو دستی دور کم*رم حلقه شد
لوکا: وقتتون بخیر مادام
همچنین
لوکا: چه جذاب شدی مو قرمزی
گفتم نگو اینو
لوکا: حالا گارد نگیر😅
عیش
#جوون بابا چقدر به هم میاین
لیا!
#حقیقته
گمشین
#کجا میری؟
دستشویی
رفتم کارهای مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون
(علامتها یادتون نره گلای من?🌹)
_چطوری مو قرمزی
تو..تو
_اون پسره کیه؟!
چرا اینجایی..؟
_سوالمو با سوال جواب نده
جی*غ میکشم برو
_بکش
میخواستم جی*غ بکشم که..........ادامه دارد🎀
حمایت فراموش نشه🥺👋🏻
"کیوی خشن 🥝🔪
۱۲.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.