پارت۶
پارت۶
از زبان لیسا: که یهو جیمین رو دیدیم داره با عصبانیت میاد سمت ما منیجر هم ریلکس همونجا نشسته بود منم دیگه جونی برام نمونده بود و داشتم بیهوش میشدم اینقدر. که حالم بد بود ولی خودم رو گرفتم تا اعضا نفهن
از زبان جیمین:
خواستم برم دنبال لیسا تا بریم خونه اما همین که رسیدم رو استیج دیدم دوباره دارن تمرین میکنن و منیجر هم همونجا ریلکس به صندلی لم داده بود و بهشون نگاه میکرد واقعا اعصابم خورد شد اون نمیبینه لیسا چقدر حالش بده همین الان نزدیکه که بیهوش بشه هوففف باید به پی دی نیم بگم رفتم پیش پی دی نیم
جیمین: سلام پی دی نیم
پی دی نیم: سلام جیمین چیشده اتفاقی افتاده؟
جیمین:بله میخواستم راجب منیجر حرف بزنم
پی دی نیم: خب بگو ببینم چیشده؟
جیمین: خب راستش (ماجرا را براش تعریف کرد)
پی دی نیم: چی اینکه خیلی بده این کنیجر باید اخراج بشه اینجوری نمیشه اینجوری لیسا حالش بدتر میشه
پی دی نیم به یکی از کارکنان اونجا گفت تا منیجر رو بیارن کارکنان منیجر رو آوردن
پی دی نیم: تو بودی که لیسا رو به این روز انداختی؟
منیجر: من بودم ولی مگه چیکار کردم؟
پی دی نیم: هه بگو چیکار نکردم جیمین همچیز رو بهم گفت و حالا هم تو اخراجی پی دی نیم اجازه حرف زدن به منیجر رو نداد و به کارکنان گفتند که منیجر رو بندازن بیرون از کمپانی
جیمین هم بعد از چند دقیقه صحبت با پی دی نیم یاد لیسا افتاد و سریع رفت پیشش پی دی نیم هم اومد رفتند و دیدند که لیسا مثل یه مرده متحرک شده بود و داشت تمرین میکرد سخت جیمین به طرفش رفت و لیسا رونشوند رو صندلی تا استراحت کنه لیسا هم چشماش رو بست تا استراحت کنه
تا پارت بعد منتظر باشید
از زبان لیسا: که یهو جیمین رو دیدیم داره با عصبانیت میاد سمت ما منیجر هم ریلکس همونجا نشسته بود منم دیگه جونی برام نمونده بود و داشتم بیهوش میشدم اینقدر. که حالم بد بود ولی خودم رو گرفتم تا اعضا نفهن
از زبان جیمین:
خواستم برم دنبال لیسا تا بریم خونه اما همین که رسیدم رو استیج دیدم دوباره دارن تمرین میکنن و منیجر هم همونجا ریلکس به صندلی لم داده بود و بهشون نگاه میکرد واقعا اعصابم خورد شد اون نمیبینه لیسا چقدر حالش بده همین الان نزدیکه که بیهوش بشه هوففف باید به پی دی نیم بگم رفتم پیش پی دی نیم
جیمین: سلام پی دی نیم
پی دی نیم: سلام جیمین چیشده اتفاقی افتاده؟
جیمین:بله میخواستم راجب منیجر حرف بزنم
پی دی نیم: خب بگو ببینم چیشده؟
جیمین: خب راستش (ماجرا را براش تعریف کرد)
پی دی نیم: چی اینکه خیلی بده این کنیجر باید اخراج بشه اینجوری نمیشه اینجوری لیسا حالش بدتر میشه
پی دی نیم به یکی از کارکنان اونجا گفت تا منیجر رو بیارن کارکنان منیجر رو آوردن
پی دی نیم: تو بودی که لیسا رو به این روز انداختی؟
منیجر: من بودم ولی مگه چیکار کردم؟
پی دی نیم: هه بگو چیکار نکردم جیمین همچیز رو بهم گفت و حالا هم تو اخراجی پی دی نیم اجازه حرف زدن به منیجر رو نداد و به کارکنان گفتند که منیجر رو بندازن بیرون از کمپانی
جیمین هم بعد از چند دقیقه صحبت با پی دی نیم یاد لیسا افتاد و سریع رفت پیشش پی دی نیم هم اومد رفتند و دیدند که لیسا مثل یه مرده متحرک شده بود و داشت تمرین میکرد سخت جیمین به طرفش رفت و لیسا رونشوند رو صندلی تا استراحت کنه لیسا هم چشماش رو بست تا استراحت کنه
تا پارت بعد منتظر باشید
۵.۳k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.