set me free🔪 p13

ویو ا.ت رفتم پیشش

ا.ت:جیسو

جیسو:ا.ت هققق

ا.ت:چیشده بگو ببینم

جیسو: ا‌.ت من عاشق یکی شدم ولی مامان و بابام چی اونا درکم نمیکنن میگن با پسر عموت ازدواج کنی خوشبخت نیشی پسر عموم از من بدش میاد منم از اون البته هرکدوم عشق خودمون رو داریم من تهیونگ رو دوس دارم ولی اون نه مامانم میگه مگه اون دوست داره منم جوابی نداشتم که بدم پس زدم بیرون هققق من تهیونگ رو دوس دارم

ا.ت:خوبه چون تهیونگ اعتراف کرد دوست داره

جیسو:واقا خوبه خیلی خوبه
خودت چرا اینجایی؟

ا.ت(کل ماجرارو تعریف کرد )

جیسو:اونا نقشه کشیدن جیمین میاد دنبالت

ا.ت:حتی اگه بیاد من طلاق میگیرم نگاه با صورتم چیکار کرده من ازش طلا.....

جیمین:تو از من چه غلطی میکنی

ویو ا.ت
خواستم بگم ازش طلاق میگیرم که یهو صداش رو شنیدم قلبم وایساد

جیسو:ج..ج..جیمین

جیمین:چیه لال شدی خانم پارک ا.ت ؟

ا.ت:م..م..من طلاق میگیرم برو پیش خانم بورام جونت عوضی اونا فقط منو اذیت میکنن و بعد توبه خاطر اون عوضی ها زدیم ازت بدم نیاد میفهمی

جیمین:خفه شو فقط خفه شووو گمشو تو ماشین

ا.ت:به همین خیال باش عوضی

و بعد دست نیست رو گرفت و فرار کرد که یهو تق خورد که تهیونگ و افتاد

تهیونگ:جیسو ا.ت چی شده؟

جیسو:ج..ج.جیمین و ا.ت ...ا.ت میخواد طلاق بگیره

تهیونگ:طلاق چرا

جیمین:ا.ت گفتم وایسا احمق

ا.ن:بهم دست نزن وگرنه داد نیزنم میگم کمک میخوام تو صیک*تیر پیش بورام جونت کم عذابم دادی؟

جیسو:ا.ت آروم باش

جیمین:جرعت داری دوباره بگو تا ببینی چی...

ا.ت:گفتم صیک*تیر پیش بورام جونت کری نمیشنوی؟(داد)

تهیونگ:ا.ت آروم باش

کوک اومد

کوک:چی شده

ا.ت:خاک تو سر همتون شده جیمین دستت به من نخوره تو نامحرمی

جیمین:چی میگی(داد)

ا.ت:من طلاق میگیرم ازت

کوک:ا.ت جی میگی (داد)

ا.ت:همون که شنفتی(داد)

(چرا انقدر خر تو خر شد😐)