p26
p26
کوک:همین حالا بیا بیرون سریعععع .
(بادیگارد سریع خودش رو به سوراخ رسوند و ا/ت تهیونگ رو از سوراخ رد کرد و بادیگارد سریع اون و تو بغلش گرفت و تا شروع به دویدن کرد شلیک گلوله شروع شد بادیگارد ها دور تا دور ماشین و مسیر و پوشش داده بودن و پلیسا از بالای ساختمون و اطرف شلیک میکردم . بادیگاردی که ته بغلش بود گلوله به سرش برخورد کرد و مُرد، سریع یه بادیگارد دیگه ته رو بغل گرفت و توی ماشین گذاشت همه داشتن یکی یکی تیر میخوردن و میمیردن و با مرگ هر بادیگارد یکی دیگه سریع جاش رو تو حفاظ پر میکرد )
ا/ت:نمیتونم منتظر باشم باید خودم نامی رو ببرم .
از سوراخ بیرون رفت و نامی رو از سوراخ دیوار بیرون کشید .بدن بی جون نامی رو روی پشتش انداخت و به سمت ماشین کشید نامی سنگین بود و بدنش توان اون وزن رو نداشت اما تمام تلاشش رو میکرد که با صدایی مواجه شد .
نامی:خیلی.. سنگینم م میدونم ب ببخشی (سرفه)د
ا/ت:اوه به هوش اومدی
نامی:اوهوم ا ینجا صدا زیاده .
ا/ت:حرف نزن خون زیادی از دست دادی باید سریع بریم .
کوک:داری چه غلطی میکنی زود باش بیا (کوک پشت فرمونه و برای اینکه سریع راه بیوفته نمی تونه پیاده بشه)
ا/ت: داریم میایمم
خودشونو به ماشین رسوندن ا/ت نامی رو روی صندلی عقب کنار ته گذاشت خم شد و پاهای نامی رو داخل گذاشت و درحال بستن در بود که یک تیر مستقیم به پشتش بر خورد کرد و خون از دهنش روی صورت نامی پاشید . ونامی با چشایی بی جونش به ا/ت چشم دوخته بود.
نامی:ا/تتتت
ا/ت روی زمین افتاد وتوی خون خودش غرق شد 😭
حالا حمایت نمی کنید اره؟لایک نمی کنید نه ؟ کامنتم ک اصلا خسته میشین بابا😂
حمایت کنید دیگه تلو خدا😭
بچه ها این پارت ک کلا روایی بود (از زبون خودم بود )خوبه یا بد سبکش چه مدلیه دوست داید؟ البته ن برای همه پارت ها یا برای یسری مواقع
کوک:همین حالا بیا بیرون سریعععع .
(بادیگارد سریع خودش رو به سوراخ رسوند و ا/ت تهیونگ رو از سوراخ رد کرد و بادیگارد سریع اون و تو بغلش گرفت و تا شروع به دویدن کرد شلیک گلوله شروع شد بادیگارد ها دور تا دور ماشین و مسیر و پوشش داده بودن و پلیسا از بالای ساختمون و اطرف شلیک میکردم . بادیگاردی که ته بغلش بود گلوله به سرش برخورد کرد و مُرد، سریع یه بادیگارد دیگه ته رو بغل گرفت و توی ماشین گذاشت همه داشتن یکی یکی تیر میخوردن و میمیردن و با مرگ هر بادیگارد یکی دیگه سریع جاش رو تو حفاظ پر میکرد )
ا/ت:نمیتونم منتظر باشم باید خودم نامی رو ببرم .
از سوراخ بیرون رفت و نامی رو از سوراخ دیوار بیرون کشید .بدن بی جون نامی رو روی پشتش انداخت و به سمت ماشین کشید نامی سنگین بود و بدنش توان اون وزن رو نداشت اما تمام تلاشش رو میکرد که با صدایی مواجه شد .
نامی:خیلی.. سنگینم م میدونم ب ببخشی (سرفه)د
ا/ت:اوه به هوش اومدی
نامی:اوهوم ا ینجا صدا زیاده .
ا/ت:حرف نزن خون زیادی از دست دادی باید سریع بریم .
کوک:داری چه غلطی میکنی زود باش بیا (کوک پشت فرمونه و برای اینکه سریع راه بیوفته نمی تونه پیاده بشه)
ا/ت: داریم میایمم
خودشونو به ماشین رسوندن ا/ت نامی رو روی صندلی عقب کنار ته گذاشت خم شد و پاهای نامی رو داخل گذاشت و درحال بستن در بود که یک تیر مستقیم به پشتش بر خورد کرد و خون از دهنش روی صورت نامی پاشید . ونامی با چشایی بی جونش به ا/ت چشم دوخته بود.
نامی:ا/تتتت
ا/ت روی زمین افتاد وتوی خون خودش غرق شد 😭
حالا حمایت نمی کنید اره؟لایک نمی کنید نه ؟ کامنتم ک اصلا خسته میشین بابا😂
حمایت کنید دیگه تلو خدا😭
بچه ها این پارت ک کلا روایی بود (از زبون خودم بود )خوبه یا بد سبکش چه مدلیه دوست داید؟ البته ن برای همه پارت ها یا برای یسری مواقع
۷.۷k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.