عاشق یک نگاه
عاشق یک نگاه
ا/ت
دیگه نتونستم تحمل کنم اون دختره بد بهم نگاه میکرد و هی خودشو به تهیونگ میچسبوند.منم رفتم دست ته و گرفتمو اونو به خودم چسبوندم
ببخشید ما دیگه باید بریم
دختره:تهیونگ خدا حافظ *بلند*
ویو ته
وقتی که ات اونکارو کرد فهمیدم حسودی میکنه و خندم گرفته بود ولی باید جدی میبودم منو برد و سوار ماشین کرد ولی فقط خودمون بودیم اعضا هنوز داشتن بستنیشونو میخوردن
آخه چطور گذاشتی که انقد بهت نزدیک بشه ها الانم میخواد زنگت بزنه واقعا چه فکری کردی با خودت اگه نمیخوای باهات باشم خب بگ........
با گذاشتن لباش رو لبام ساکت شدم
# یعنی منو دوست نداشتی
ته ته من همچین حرفی نزدم
# پس چی میخواستی بگی میخواست....
اینبار ات اونو بوسید
ببخشید نمیدونستم انقدر ناراحت میشی
ولی دیگه انقد به کسی نزدیک نشو
# پس حسودی کردی
آره مشکلیه؟
# نه از این به بعد بیشتر حسودی کن
ا/ت
دیگه نتونستم تحمل کنم اون دختره بد بهم نگاه میکرد و هی خودشو به تهیونگ میچسبوند.منم رفتم دست ته و گرفتمو اونو به خودم چسبوندم
ببخشید ما دیگه باید بریم
دختره:تهیونگ خدا حافظ *بلند*
ویو ته
وقتی که ات اونکارو کرد فهمیدم حسودی میکنه و خندم گرفته بود ولی باید جدی میبودم منو برد و سوار ماشین کرد ولی فقط خودمون بودیم اعضا هنوز داشتن بستنیشونو میخوردن
آخه چطور گذاشتی که انقد بهت نزدیک بشه ها الانم میخواد زنگت بزنه واقعا چه فکری کردی با خودت اگه نمیخوای باهات باشم خب بگ........
با گذاشتن لباش رو لبام ساکت شدم
# یعنی منو دوست نداشتی
ته ته من همچین حرفی نزدم
# پس چی میخواستی بگی میخواست....
اینبار ات اونو بوسید
ببخشید نمیدونستم انقدر ناراحت میشی
ولی دیگه انقد به کسی نزدیک نشو
# پس حسودی کردی
آره مشکلیه؟
# نه از این به بعد بیشتر حسودی کن
۲.۳k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.