از جنس ا.ت
از جنس ا.ت
انقدر عصبانی بود که تمام وسایل های اتاقش رو شکوند.
گوشیش زنگ خورد.
_بله
:ببخشید قربان خانم ا.ت از خونه رفتن بیرون
_چی؟؟؟؟..... مگه بهتون نگفتم نزارید بره بیرون.؟؟
:قربان گفتن از شما اجازه گرفته
_برو پیداش کن براممممم
:چشم قربان
در اتاق باز شد
-چخبره خونرو گذاشتی رو سرت؟؟
_ا.ت فرار کرده
کوک با تعجب پرسید
-چ.... چی؟
ویو ا.ت:
با ترس به دیوار تکیه دادم
نشستم رو زمین
یهو یه صدایی امد
+جوووون بیا ببین چی پیدا کردم
دوتا پسر امدن طرفم
°وووواااااااووووچه دافه
ترسیده بلند شدم
*چ....چچ...چی ا...از.......ج..جونم......مم...می....
میخواین؟
با صدایی که شنیدم سرمو برگردوندم
کوک
-مشکلی پیش امده؟
+نه
-پس بی زحمت برید اونور
°خودمون پیداش کردیم تو باید گورتو گم کنی و بری
کوک امد سمت پسرا و مشت زد تو دهن پسری که گفت گورتو گم کن پسره پخش زمین بیهوش شد
+چه گوهی خوردی؟
-عاعا....هینن.. دستم خورد
پسره با سرعت امد سمت کوک و لگدی به پاش زد کوک بلند شد و رفت طرف پسره مشت کوبید تو صورتش که پسره پخش زمین شد رفت رو پسره نشست شروع کرد به زدن پسره
با سرعت رفتم طرف کوک
*ک.. کوک ت.. تر.. ترو..خدا بس... کنن
کوک ازسر پسره بلند شد
روبه رو ا.ت وایساد
گوشیش رو دراورد زنگ زد..... 🎻🍷
امیدوارم خوشتون امده باشه 🎻🍷
انقدر عصبانی بود که تمام وسایل های اتاقش رو شکوند.
گوشیش زنگ خورد.
_بله
:ببخشید قربان خانم ا.ت از خونه رفتن بیرون
_چی؟؟؟؟..... مگه بهتون نگفتم نزارید بره بیرون.؟؟
:قربان گفتن از شما اجازه گرفته
_برو پیداش کن براممممم
:چشم قربان
در اتاق باز شد
-چخبره خونرو گذاشتی رو سرت؟؟
_ا.ت فرار کرده
کوک با تعجب پرسید
-چ.... چی؟
ویو ا.ت:
با ترس به دیوار تکیه دادم
نشستم رو زمین
یهو یه صدایی امد
+جوووون بیا ببین چی پیدا کردم
دوتا پسر امدن طرفم
°وووواااااااووووچه دافه
ترسیده بلند شدم
*چ....چچ...چی ا...از.......ج..جونم......مم...می....
میخواین؟
با صدایی که شنیدم سرمو برگردوندم
کوک
-مشکلی پیش امده؟
+نه
-پس بی زحمت برید اونور
°خودمون پیداش کردیم تو باید گورتو گم کنی و بری
کوک امد سمت پسرا و مشت زد تو دهن پسری که گفت گورتو گم کن پسره پخش زمین بیهوش شد
+چه گوهی خوردی؟
-عاعا....هینن.. دستم خورد
پسره با سرعت امد سمت کوک و لگدی به پاش زد کوک بلند شد و رفت طرف پسره مشت کوبید تو صورتش که پسره پخش زمین شد رفت رو پسره نشست شروع کرد به زدن پسره
با سرعت رفتم طرف کوک
*ک.. کوک ت.. تر.. ترو..خدا بس... کنن
کوک ازسر پسره بلند شد
روبه رو ا.ت وایساد
گوشیش رو دراورد زنگ زد..... 🎻🍷
امیدوارم خوشتون امده باشه 🎻🍷
۴.۴k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.