🔸 تصویر رنگی شده از میرزا حبیب الله رشتی رضوان الله تعالی
🔸 تصویر رنگی شده از میرزا حبیب الله رشتی رضوان الله تعالی علیه
@sireolama
...از روی عمد
🔸 املش بدنیا آمد
🔸 ۱۲سالگی رفت لنگرود بعدش رشت برای تحصیل
🔸 ۱۸ سالگی رفت قزوین حوزه علمیه
🔸 ۲۵سالگی مجتهد شد ازدواج کرد و برگشت املش
🔸 ۲۹سالگی با زن و بچه رفت نجف
🔸 ۳ سال درس صاحب جواهر رفت تا وفات استادش
🔸 ۱۵ سال درس شیخ اعظم انصاری رفت تا وفات استادش
🔸 الان ۴۷ ساله است و تا وفاتش ۳۱ سال مانده.
🔸 از ۷۸ سال عمر میرزا حبیب الله رشتی او ۳۶ سال درس خواند و ۳۱ سال تدریس کرد. البته خیلی موقع ها هم تحصیل کرد هم تدریس
.
میرزا حبیب الله رشتی(ره)
🔸 آنگاه که جان به حضرت عزرائیل میسپرد، هر چه پایش را رو به قبله دراز میکردند او پای خود را جمع میکرد و چیزی نمیگفت. چون چند بار این کار تکرار شد، از او علت را پرسیدند، به زحمت فرمود: «چون وضو ندارم پایم را رو به قبله دراز نمیکنم»
.
🔸 نوشتهاند او نمازهای پدر و مادر خود را سه بار خواند. یک بار به تقلید از مراجع آنان و دوبار به اجتهاد خودش و این مطلب دربارهی هیچیک از علمای تاریخ ذکر نشده است.
.
🔸 میرزا حبیب الله پس از مرگ پدرش که حاکم منطقه بود برای پاسداشت مقامش به گیلان سفر نمود اما اختلاف برادران بر میراث پدری موجب بازگشت او به نجف اشرف شد. او با اینکه زندگی بسیار فقیرانهای داشت از سهم ارث چشم پوشید. میرزای رشتی پس از رسیدن به نجف، برای تأمین معاش، بتدریج لوازم زندگی را یکی پس از دیگری فروخت به گونهای که درگرمای طاقت فرسای تابستان از خرید آب نیز عاجز بود.
.
🔸 در دقت و احتیاط ضرب المثل بود.
همین امر وی را از پاسخگویی سریع و بدون تحقیق باز میداشت.
.
🔸 از دیگر سو مردم را تشویق مینمود تا استفتائات خود را به میرزای شیرازی ارجاع دهند. نوشتهاند پس از پایان ماه رمضان برای اثبات اولین روز شوال بیش از ۴۰ نفر شهادت دادند و او فرمود «نزدیک قطع شده است» کنایه از اینکه هنوز برایم قطعی و یقین نشده است
.
🔸 هرگز وجوه شرعی را نمیپذیرفت، با آنکه امری مرسوم و رایج بود. نقل میکنند: مردی ثروتمند از هند برای پرداخت وجوه شرعی به زیارت میرزای رشتی شتافت، اما او چندان عصبانی شد که اطرافیان از حالتش متعجب شدند و چون از عصبانیتش پرسیدند فرمود: «چارهای جز عصبانیت نبود». نیز نوشتهاند علاءالدوله برای پرداخت پولی به عنوان وجوه شرعی به نجف اشرف مسافرت کرده بود ولی با بیاعتنایی میرزای رشتی مواجه شد.
.
🔸 چهار نفر از شاگردان شیخ انصاری ارکان پایدار اعلمیت و ریاست بودند... او جز تدریس منظوری نداشت. از روی عمد تجاهل میورزید و شاگردان خود را نمیشناخت برای اینکه از او اجازهی اجتهاد نخواهند و تنها درس بخواهند…
.
🔸 خود میرزا حبیب الله رشتی می گوید: «با آنکه هفت سال پیش از فوت شیخ از درس او مستغنی بودم ولی از هنگام ورود در جلسهی شیخ تا موقع تشییع جنازهاش بحثی از ابحاث او از من فوت نشد.»
.
🔸 از هر فرصتی برای ذکر وتسبیح و قرائت قرآن کریم بهره میجست. حتی هنگامی که برای تدریس به سوی حرم مطهر میرفت وضو میگرفت و سورهی مبارکهی «یس» را در راه از حفظ میخواند تا به در قبلهی صحن امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ میرسید، خواندن سوره را در کنار آرامگاه استاد خود شیخ انصاری (ره) به پایان میرسانید. و به روح او هدیه می کرد.
.
🔸 پس از رحلت شیخ انصاری بسیاری از دانشمندان مردم را برای تقلید به میرزای رشتی ارجاع داده بودند. اما او با پیشنهادها مخالفت میکرد.
وقتی پرسیدند از چه کسی تقلید کنیم؟ در پاسخ گفت: «از مرجعی تقلید کنید که تقلیدش جایز باشد. امروز پرچم بر دوش عالم جلیل سید محمد حسن (شیرازی) است و همه پیرامون اویند که پرچم ساقط نشود.»
.
🔸 شخصی در نجف بود که به هنگام سخن حرمت علما را پاس نمیداشت و بارها از او پرخاشگری و اهانت نسبت به علمای سابق و معاصر شنیده میشد
میرزا حبیب الله رشتی در جمعی که وی نیز حضور داشت دستور داد استکانش را آب بکشند، به گونهای که مردم گمان بر تکفیر وی برده و او را راندند. پس از آن هرگز نتوانست جایگاه از دست رفته خود را باز یابد.
باری رفتار شدید میرزای رشتی و شیوه نهی از منکر او موجب شد تا آنانکه در پی چنین خیالی بودند از گمان خویش بازگردند.
.
🔸 در ۱۲۷ سال پیش در شب پنج شنبه ۱۴
@sireolama
...از روی عمد
🔸 املش بدنیا آمد
🔸 ۱۲سالگی رفت لنگرود بعدش رشت برای تحصیل
🔸 ۱۸ سالگی رفت قزوین حوزه علمیه
🔸 ۲۵سالگی مجتهد شد ازدواج کرد و برگشت املش
🔸 ۲۹سالگی با زن و بچه رفت نجف
🔸 ۳ سال درس صاحب جواهر رفت تا وفات استادش
🔸 ۱۵ سال درس شیخ اعظم انصاری رفت تا وفات استادش
🔸 الان ۴۷ ساله است و تا وفاتش ۳۱ سال مانده.
🔸 از ۷۸ سال عمر میرزا حبیب الله رشتی او ۳۶ سال درس خواند و ۳۱ سال تدریس کرد. البته خیلی موقع ها هم تحصیل کرد هم تدریس
.
میرزا حبیب الله رشتی(ره)
🔸 آنگاه که جان به حضرت عزرائیل میسپرد، هر چه پایش را رو به قبله دراز میکردند او پای خود را جمع میکرد و چیزی نمیگفت. چون چند بار این کار تکرار شد، از او علت را پرسیدند، به زحمت فرمود: «چون وضو ندارم پایم را رو به قبله دراز نمیکنم»
.
🔸 نوشتهاند او نمازهای پدر و مادر خود را سه بار خواند. یک بار به تقلید از مراجع آنان و دوبار به اجتهاد خودش و این مطلب دربارهی هیچیک از علمای تاریخ ذکر نشده است.
.
🔸 میرزا حبیب الله پس از مرگ پدرش که حاکم منطقه بود برای پاسداشت مقامش به گیلان سفر نمود اما اختلاف برادران بر میراث پدری موجب بازگشت او به نجف اشرف شد. او با اینکه زندگی بسیار فقیرانهای داشت از سهم ارث چشم پوشید. میرزای رشتی پس از رسیدن به نجف، برای تأمین معاش، بتدریج لوازم زندگی را یکی پس از دیگری فروخت به گونهای که درگرمای طاقت فرسای تابستان از خرید آب نیز عاجز بود.
.
🔸 در دقت و احتیاط ضرب المثل بود.
همین امر وی را از پاسخگویی سریع و بدون تحقیق باز میداشت.
.
🔸 از دیگر سو مردم را تشویق مینمود تا استفتائات خود را به میرزای شیرازی ارجاع دهند. نوشتهاند پس از پایان ماه رمضان برای اثبات اولین روز شوال بیش از ۴۰ نفر شهادت دادند و او فرمود «نزدیک قطع شده است» کنایه از اینکه هنوز برایم قطعی و یقین نشده است
.
🔸 هرگز وجوه شرعی را نمیپذیرفت، با آنکه امری مرسوم و رایج بود. نقل میکنند: مردی ثروتمند از هند برای پرداخت وجوه شرعی به زیارت میرزای رشتی شتافت، اما او چندان عصبانی شد که اطرافیان از حالتش متعجب شدند و چون از عصبانیتش پرسیدند فرمود: «چارهای جز عصبانیت نبود». نیز نوشتهاند علاءالدوله برای پرداخت پولی به عنوان وجوه شرعی به نجف اشرف مسافرت کرده بود ولی با بیاعتنایی میرزای رشتی مواجه شد.
.
🔸 چهار نفر از شاگردان شیخ انصاری ارکان پایدار اعلمیت و ریاست بودند... او جز تدریس منظوری نداشت. از روی عمد تجاهل میورزید و شاگردان خود را نمیشناخت برای اینکه از او اجازهی اجتهاد نخواهند و تنها درس بخواهند…
.
🔸 خود میرزا حبیب الله رشتی می گوید: «با آنکه هفت سال پیش از فوت شیخ از درس او مستغنی بودم ولی از هنگام ورود در جلسهی شیخ تا موقع تشییع جنازهاش بحثی از ابحاث او از من فوت نشد.»
.
🔸 از هر فرصتی برای ذکر وتسبیح و قرائت قرآن کریم بهره میجست. حتی هنگامی که برای تدریس به سوی حرم مطهر میرفت وضو میگرفت و سورهی مبارکهی «یس» را در راه از حفظ میخواند تا به در قبلهی صحن امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ میرسید، خواندن سوره را در کنار آرامگاه استاد خود شیخ انصاری (ره) به پایان میرسانید. و به روح او هدیه می کرد.
.
🔸 پس از رحلت شیخ انصاری بسیاری از دانشمندان مردم را برای تقلید به میرزای رشتی ارجاع داده بودند. اما او با پیشنهادها مخالفت میکرد.
وقتی پرسیدند از چه کسی تقلید کنیم؟ در پاسخ گفت: «از مرجعی تقلید کنید که تقلیدش جایز باشد. امروز پرچم بر دوش عالم جلیل سید محمد حسن (شیرازی) است و همه پیرامون اویند که پرچم ساقط نشود.»
.
🔸 شخصی در نجف بود که به هنگام سخن حرمت علما را پاس نمیداشت و بارها از او پرخاشگری و اهانت نسبت به علمای سابق و معاصر شنیده میشد
میرزا حبیب الله رشتی در جمعی که وی نیز حضور داشت دستور داد استکانش را آب بکشند، به گونهای که مردم گمان بر تکفیر وی برده و او را راندند. پس از آن هرگز نتوانست جایگاه از دست رفته خود را باز یابد.
باری رفتار شدید میرزای رشتی و شیوه نهی از منکر او موجب شد تا آنانکه در پی چنین خیالی بودند از گمان خویش بازگردند.
.
🔸 در ۱۲۷ سال پیش در شب پنج شنبه ۱۴
۱.۷k
۲۲ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.