پارت آخر
وقتی رفتی خونه دیدی کل چراغ ها خاموشه و هیچی رو نمیتونستی ببینی
ا.ت : جونگ کوک ! کجایی !
کوک رفت و یه چراغ روشن کرد دستت رو گرفت و دویدین با هم رفتین تو باغچه
کوک: سوپرازززززز!!!!
دیدی یه میز تزئین شده خوشگل برات ساخته وکلی بادکنک بغلش هست ...... رو صندلی نشستی
کوک: خب منتظر چی هستی فوت کن کیکو
ا.ت: م.....من واقعا نمیدونم..... خیلی ..
کوک: اوفف میدونستم خوشش نمیاد
ا.ت: این واقعا خوب نیست
کوک: هعی
ات: ا...ای....این عالیههههه !
کوک: مرسیییی
ا.ت: نه من ممنونم و میخوام به چیزی بگم ....
کوک: جانم بگو بیبی
ا.ت: مهم .....من....من...من دوستت دارم
کوک: من میتونم یه چیزی بگم ؟!
منم دوستت دارممممم🙈🙊
میدونم بد بود ولی بهتر از این براتون می زارم
لایک. فالو یادتون نره خوشگلا
ا.ت : جونگ کوک ! کجایی !
کوک رفت و یه چراغ روشن کرد دستت رو گرفت و دویدین با هم رفتین تو باغچه
کوک: سوپرازززززز!!!!
دیدی یه میز تزئین شده خوشگل برات ساخته وکلی بادکنک بغلش هست ...... رو صندلی نشستی
کوک: خب منتظر چی هستی فوت کن کیکو
ا.ت: م.....من واقعا نمیدونم..... خیلی ..
کوک: اوفف میدونستم خوشش نمیاد
ا.ت: این واقعا خوب نیست
کوک: هعی
ات: ا...ای....این عالیههههه !
کوک: مرسیییی
ا.ت: نه من ممنونم و میخوام به چیزی بگم ....
کوک: جانم بگو بیبی
ا.ت: مهم .....من....من...من دوستت دارم
کوک: من میتونم یه چیزی بگم ؟!
منم دوستت دارممممم🙈🙊
میدونم بد بود ولی بهتر از این براتون می زارم
لایک. فالو یادتون نره خوشگلا
۴.۲k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.