ارباب بی منطق🖤پارت27
از زبون ا٫ت
بی صدا همش اشک میریختم تو راه که جیهوپ گفت بیا پایین واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم اومدم پایین که با یک عمارت بزرگ روبه رو شدم نمدونستم کجا هست ولی فقط نگران جونگ کوک بودم اخه هر چی نباشه اون همه چیز منه دنیال جیهوپ راه افتادم ورفتیم توی عمارت .عمارت بزرگی بود ولی نه مثل عمارت جونگ کوک رفایم دم در یک اتاقی جیهوپ در زد ورفت تو وگفت
ارباب:این ا٫ت اوردمش پیش خودمون
نامجون:اوکی فهمیدم،راستی جیهوپ خبر رسیده جئون اصلا وضعیتش خوب نیست 😏بلاخره میتونم جایگاهش را توی دنیای مافیا مال خودم کنم
جیهوپ:بله درسته شما صدرصد میتونید
ا٫ت:منظورت چبه جیهوپ چه اتفاقی افتاده برای جونگ کوک؟میگمچی شده؟(با داد)
جیهوپ،،:چته ا٫,ت دلت برای اون پسره ی عوضی میسوزه که صبح تا شب اذیتت میکرد؟
ا٫ت: گفتم جیهوپ بگو چی شده؟
جیهوپ:یک تله براش گذاشتیم وتیر زدم کنار قلبش
ا٫ت:, چبکار کردی جیهوپ چیکار😭😭😭چیکار کردی چرا اینکارا کردی هان؟😭😭
از زبون جیهوپ
دیدم تا گفتم جئون را تیر زدم ا٫ت دستشا گذاشت روسرش ونشست وشروع کرد به گریه کردن نمیدونستم داره چه اتفاقی میفته
گفتم:منطورت چبه؟
ا٫ت:,جیهوپ اون کسی که تیر زدیش همه کس من بود خیلی منا دوست داشت نمیذاشت کسی بهم چیزی بگه بهترین زندگی را برام چیده بود چرا خرابش کردی
جیهوپ:
با اینکه با حرفاش مونده بودم کمکم فهمیدم قضیه از چه قراره
گفتم:به هر حال نمیزارم بری پیشش تا اون موقع نامجون ساکت بود وفقط به حرفای ما گوش میداد که گفت
بسه دیگه برید بیرون
جبهوپ:ا٫ت بیا بریم
رفتم بیرون که
ا٫ت گفت:چرا اینکارا کردی😭😭
جیهوپ:ا٫ت الکب برای من گریه نکن من اون جئون عوضی را به خاک سیاه مبکشونم کاری میکنم جلوم سجذه کنه کاری میکنع ارزو کنخ تیکه تیکش کنم این یکجون سگی هست که نمیمره مطمئن باش
ا٫ت:چبمیگی اخه تو اصلا چرا باهاش انقدر دشمنی؟
جیهوپ:واقعا فکر کردی دلم درد میکنه که انقدر باهاش دشمنم ؟الکی؟اون خانواده ی منا جلوی چشمام به گلوله بست همبن جئون خان بعدشم منا برده کرد میدونی چیه ا٫ت من فقط ۲۴ سالم بود ولی اون پسر با اینکه از من کوچیکتر بود اما قلبش خیلی سیاه بود خیلییی من قسمخوردم انتقامم را ازش بگیرم ودست بردار نیستمم
از زبون تهیونگ:خیلی عصبانی بودم که یک دفعه دکتر بعد چند ساعت از اتاق عمل اومد ببرون وگفت
متاسفم همه کاری که از دستم بر مبومد انجام دادم ولی نمیدونم بتونه بهوش بیاد با نه متاسفانه ایشون رفاند توی کما جناب تهیونگ فقط باید امبدوار باشید که درصدش خیلی کمه
تهیونگ:چب میگی عوضی چی میگی؟تو چطور دکتر هستی؟زود خوبش کن زود باششششششش(با داد)
از زبون جیمین:تا دکتر این حرفا زد توی شوک بودم کاملا که دبدم تهیونگ یقه ی دکترا گرفت وهمینطور داد مبزد رفتم جداش کردم و
گفتم:بسه بسه خودتا جمع کن ارباب خوب مبشه
تهیونگ:اگه خوب نشه ابن بیمارستان را رو سرتون خراب میکنم
همون لحظه مادر جونگ کوک اومد وگفت
پسرم تهبونگ چی شده؟چه اتفاقی برای جونگ کوک افتاده ؟😭
تهیونگ:هبچب نشده خانم جئون خوب مبشه ارباب من مطممئنم
از زبون تهیونگ:
همه چی را برای خانم جئونتوضیح دادم دستشا گذاشت روسرشا وگفت
خدایا تنها پسرما ازم نگبرررر😭
تهیونگ:خانم جئون شما اون موقه که به عمارت حمله کردند خونه نبودبد؟
مادر جونگ کوک:نه رفته بودم خرید شنیدم ا٫ت هم بردن
تهیونگ:درسته
مادر جونگ کوک:اگه کوکم بیدار شه خیلی عصبانی میشه برو عمارتا با جبمین ویونگی سر وسامون بده باید ا٫ت هم پیدا کنی نمخواموقتی پسرم بیدار شد حرص بخوره
تهیونگ:چشم
لطفا حمایت کنید من این دفعه به خاطر یک نفر که خیلی حمایتم کرد ودوستش دارم شرط نمیزارم ولی اگه حمایت نکردید باز شرط رامبزارم
بی صدا همش اشک میریختم تو راه که جیهوپ گفت بیا پایین واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم اومدم پایین که با یک عمارت بزرگ روبه رو شدم نمدونستم کجا هست ولی فقط نگران جونگ کوک بودم اخه هر چی نباشه اون همه چیز منه دنیال جیهوپ راه افتادم ورفتیم توی عمارت .عمارت بزرگی بود ولی نه مثل عمارت جونگ کوک رفایم دم در یک اتاقی جیهوپ در زد ورفت تو وگفت
ارباب:این ا٫ت اوردمش پیش خودمون
نامجون:اوکی فهمیدم،راستی جیهوپ خبر رسیده جئون اصلا وضعیتش خوب نیست 😏بلاخره میتونم جایگاهش را توی دنیای مافیا مال خودم کنم
جیهوپ:بله درسته شما صدرصد میتونید
ا٫ت:منظورت چبه جیهوپ چه اتفاقی افتاده برای جونگ کوک؟میگمچی شده؟(با داد)
جیهوپ،،:چته ا٫,ت دلت برای اون پسره ی عوضی میسوزه که صبح تا شب اذیتت میکرد؟
ا٫ت: گفتم جیهوپ بگو چی شده؟
جیهوپ:یک تله براش گذاشتیم وتیر زدم کنار قلبش
ا٫ت:, چبکار کردی جیهوپ چیکار😭😭😭چیکار کردی چرا اینکارا کردی هان؟😭😭
از زبون جیهوپ
دیدم تا گفتم جئون را تیر زدم ا٫ت دستشا گذاشت روسرش ونشست وشروع کرد به گریه کردن نمیدونستم داره چه اتفاقی میفته
گفتم:منطورت چبه؟
ا٫ت:,جیهوپ اون کسی که تیر زدیش همه کس من بود خیلی منا دوست داشت نمیذاشت کسی بهم چیزی بگه بهترین زندگی را برام چیده بود چرا خرابش کردی
جیهوپ:
با اینکه با حرفاش مونده بودم کمکم فهمیدم قضیه از چه قراره
گفتم:به هر حال نمیزارم بری پیشش تا اون موقع نامجون ساکت بود وفقط به حرفای ما گوش میداد که گفت
بسه دیگه برید بیرون
جبهوپ:ا٫ت بیا بریم
رفتم بیرون که
ا٫ت گفت:چرا اینکارا کردی😭😭
جیهوپ:ا٫ت الکب برای من گریه نکن من اون جئون عوضی را به خاک سیاه مبکشونم کاری میکنم جلوم سجذه کنه کاری میکنع ارزو کنخ تیکه تیکش کنم این یکجون سگی هست که نمیمره مطمئن باش
ا٫ت:چبمیگی اخه تو اصلا چرا باهاش انقدر دشمنی؟
جیهوپ:واقعا فکر کردی دلم درد میکنه که انقدر باهاش دشمنم ؟الکی؟اون خانواده ی منا جلوی چشمام به گلوله بست همبن جئون خان بعدشم منا برده کرد میدونی چیه ا٫ت من فقط ۲۴ سالم بود ولی اون پسر با اینکه از من کوچیکتر بود اما قلبش خیلی سیاه بود خیلییی من قسمخوردم انتقامم را ازش بگیرم ودست بردار نیستمم
از زبون تهیونگ:خیلی عصبانی بودم که یک دفعه دکتر بعد چند ساعت از اتاق عمل اومد ببرون وگفت
متاسفم همه کاری که از دستم بر مبومد انجام دادم ولی نمیدونم بتونه بهوش بیاد با نه متاسفانه ایشون رفاند توی کما جناب تهیونگ فقط باید امبدوار باشید که درصدش خیلی کمه
تهیونگ:چب میگی عوضی چی میگی؟تو چطور دکتر هستی؟زود خوبش کن زود باششششششش(با داد)
از زبون جیمین:تا دکتر این حرفا زد توی شوک بودم کاملا که دبدم تهیونگ یقه ی دکترا گرفت وهمینطور داد مبزد رفتم جداش کردم و
گفتم:بسه بسه خودتا جمع کن ارباب خوب مبشه
تهیونگ:اگه خوب نشه ابن بیمارستان را رو سرتون خراب میکنم
همون لحظه مادر جونگ کوک اومد وگفت
پسرم تهبونگ چی شده؟چه اتفاقی برای جونگ کوک افتاده ؟😭
تهیونگ:هبچب نشده خانم جئون خوب مبشه ارباب من مطممئنم
از زبون تهیونگ:
همه چی را برای خانم جئونتوضیح دادم دستشا گذاشت روسرشا وگفت
خدایا تنها پسرما ازم نگبرررر😭
تهیونگ:خانم جئون شما اون موقه که به عمارت حمله کردند خونه نبودبد؟
مادر جونگ کوک:نه رفته بودم خرید شنیدم ا٫ت هم بردن
تهیونگ:درسته
مادر جونگ کوک:اگه کوکم بیدار شه خیلی عصبانی میشه برو عمارتا با جبمین ویونگی سر وسامون بده باید ا٫ت هم پیدا کنی نمخواموقتی پسرم بیدار شد حرص بخوره
تهیونگ:چشم
لطفا حمایت کنید من این دفعه به خاطر یک نفر که خیلی حمایتم کرد ودوستش دارم شرط نمیزارم ولی اگه حمایت نکردید باز شرط رامبزارم
۱۱.۶k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.