P⁶
P⁶
خدمتکار: جونگ سو...د دشمنتون...
+چییییییییی
_ششش عزیزم!*بوسیدن موهاش*آروم باش
+ا اخه..
_ اروم!
_که اینطور!پس جونگ سو فرستادت...اون فلش لعنتی که تو دستت بود اطلاعات اینجا بود نه؟
خدمتکار:بهم رحم کنید
_گفتم بود یا نه*داد*
خدمتکار:ب بود...
جونگ کوک بوسه ای روی گردن میچا گذاشت و ازش فاصله گرفت
_کجاست؟
خدمتکار:ا اقا...
_کجااااست
خدمتکار:لطفا..
_دارم میگم کجاستتتتتت
خدمتکار:ت توی...ک..کیفمه
_کیفت کدوم قبریه
خدمتکار:اتاقم...
_عزیزم،میتونی بیاریش؟
+باشه
میچا رفت به دنبال کیف
_چرا جاسوسی میکردی؟
خدمتکار:دستور اون بود
_تو عرضه نداشتی رد کنی؟
خدمتکار:ببخشید
_معذرت خواهی چیزیو درست نمیکنه،چه امروز چه فردا میمیری!
خدمتکار:بهم رحم کنید
_دلرحم نیستم!
خدمتکار:پلیسی که تبدیل به خلافکار شده میتونه خیلی ترسناکباشه؟
_چرا نباشه؟
خدمتکار:من که میمیرم،ولی این عشقت به خانوم کورت کرده جئون جونگ کوک
_دوست داری یه تیر حرومت کنم؟
خدمتکار: جونگ سو...د دشمنتون...
+چییییییییی
_ششش عزیزم!*بوسیدن موهاش*آروم باش
+ا اخه..
_ اروم!
_که اینطور!پس جونگ سو فرستادت...اون فلش لعنتی که تو دستت بود اطلاعات اینجا بود نه؟
خدمتکار:بهم رحم کنید
_گفتم بود یا نه*داد*
خدمتکار:ب بود...
جونگ کوک بوسه ای روی گردن میچا گذاشت و ازش فاصله گرفت
_کجاست؟
خدمتکار:ا اقا...
_کجااااست
خدمتکار:لطفا..
_دارم میگم کجاستتتتتت
خدمتکار:ت توی...ک..کیفمه
_کیفت کدوم قبریه
خدمتکار:اتاقم...
_عزیزم،میتونی بیاریش؟
+باشه
میچا رفت به دنبال کیف
_چرا جاسوسی میکردی؟
خدمتکار:دستور اون بود
_تو عرضه نداشتی رد کنی؟
خدمتکار:ببخشید
_معذرت خواهی چیزیو درست نمیکنه،چه امروز چه فردا میمیری!
خدمتکار:بهم رحم کنید
_دلرحم نیستم!
خدمتکار:پلیسی که تبدیل به خلافکار شده میتونه خیلی ترسناکباشه؟
_چرا نباشه؟
خدمتکار:من که میمیرم،ولی این عشقت به خانوم کورت کرده جئون جونگ کوک
_دوست داری یه تیر حرومت کنم؟
۲.۷k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.