2P
Jk: ( توی کلاس بودم که اون پسره که جلوی مدرسه دیدمش وارد کلاسمون شد )
JN: کوک این همون پسری که بهت گفتم پسر خالمه
Jk: اسمش چیه ؟
JN: تهیونگ کیم تهیونگ .
T: باهاشون حرف زدم و قرار شد آخر هفته ببرمشون مجموع تفریحی برگه رضایتو امضا کردمو اومدم با مدیرشون صحبت کوتاهی کردمو رفتم )
جمع آخر هفته .
Jk: ( وسایلم رو جمع کردم و رفتم سمت مدرسه )
T: ( تو اتوبوس بودیم و من کلا سرم تو گوشی بود )
Jk: ( من بغل تهیونگ نشسته بودم قلبم تند تند میزد داشتم به پنجره نگاه میکردم)
T: ( دستمو روی رون پاش گذاشتم ) نمیخوای حرف بزنی ؟
Jk: ( از خجالت سرخ شده بودم ) چه حرفی بزنم ؟
T: اوم بهت خوش میگذره ؟
Jk: اره .
T: اسمت چیه ؟
Jk: جونگ کوک جئون جونگکوک .
T: اوم اسم قشنگی داری
Jk: لبخند زدم رسیدیم مرکز تفریحی من با تهیونگ هم اتاقی بودم )
JN: کوک این همون پسری که بهت گفتم پسر خالمه
Jk: اسمش چیه ؟
JN: تهیونگ کیم تهیونگ .
T: باهاشون حرف زدم و قرار شد آخر هفته ببرمشون مجموع تفریحی برگه رضایتو امضا کردمو اومدم با مدیرشون صحبت کوتاهی کردمو رفتم )
جمع آخر هفته .
Jk: ( وسایلم رو جمع کردم و رفتم سمت مدرسه )
T: ( تو اتوبوس بودیم و من کلا سرم تو گوشی بود )
Jk: ( من بغل تهیونگ نشسته بودم قلبم تند تند میزد داشتم به پنجره نگاه میکردم)
T: ( دستمو روی رون پاش گذاشتم ) نمیخوای حرف بزنی ؟
Jk: ( از خجالت سرخ شده بودم ) چه حرفی بزنم ؟
T: اوم بهت خوش میگذره ؟
Jk: اره .
T: اسمت چیه ؟
Jk: جونگ کوک جئون جونگکوک .
T: اوم اسم قشنگی داری
Jk: لبخند زدم رسیدیم مرکز تفریحی من با تهیونگ هم اتاقی بودم )
۲.۵k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.