p13

شوگا:چرا دیگه جیغ میرنی باش جین :افرین بعد چند دقیقه:اون هویچهههه یا خیاررررررر شوگا:خیار جین:با سوپ خیار میزنن ای کیو شوگا:چی گفتی ای کیو. به من. الان حالیت میکنم صبر کن جین:من من نمیتونما راه برم عه عههههههه شوگا:نع دیگه رحم نمیکنم جین:نه بابا (شوگا به جلو میره وپاش پیچ میخوره و میوفته زمین )جین:جین ایم ورد واید هندسام (خنده شیشه پاکنیش)شوگا:واااااییییی پاممممممممممممممممممم (هوپ به اشپز خانه مییاد هوپ:چیشده شوگا تو چرا پاواز باز کردی )شوگا:آیییییی احمق نمبینی اینجا میمیرم (جیمین میاد اشپز خانه)جیمین:عه شوگا ژیمیناستیک میری خیلی بهت میاد اینطوری حرکتا شوگا:😐 اِما هم تشریف میاره =اِما:وا شوگا حالت خبه شوگا:نع اِما:چرا به من نگا میکنینننننننن بردارین دیگه شوگا رو (بعد جیمین و هوپ شوگا رو برمیدارن و میبرن به پزیرایی رویه مبل میزارن) بعد چند مین :جیمین:من خوابم میادددددد شوگا:ب.ب.ن.د جیمین:اوک😢😐 جین: هوپ اون کنترل رو بده داداش هوپ:بیا داداش شوگا:ببند جین:شوگا مرض داری داداش شوگا:ببمد کوک:فک کنم هنگیده اِما:اون تو خوابش همیشه ببند میگه جین:عه😐 شوگا از خواب بیدار میشه شوگا:ببندین دا اَه کوک:یه چی بگم هوپ:بگو کوک:امروز تو مدرسه چه طوری بمونیم من خیلی خستمه اِما:اره چه کا کنیم جین:قهوه فلان بپزین اِما:من میپزم (شوگا،هوپ،جین،کوک،جیمین:عالیییییییی)(خو چون از اشپزی خوششون نمیاد وقتی اِما گف اون میپزه خوشحال شدن)
لطفا لایک کنین بببنین زحمت میکشم لطفا اون دستای خوشگلت رو بزن رو اون قلب سفید برام پرش کن