عشق شیرین PART 30

لونا ـ راستی چیزی تا اومدن معلم

نمونده بهتره بریم سر کلاس

جینهو ـ اره بریم

و رفتن سر کلاس و چند مین بعد معلم اومد سر کلاس و تدریس کرد و رفت

جین ـ جینهو یه لحظه بیا کارت دارم

جینهو ـ تو چته چرا دست از سر من بر نمی داری

جین ـ تو چرا نمی فهمی من دوست دارم

جینهو ـ ولی من ازت متنفرم پس ازم دور شو

جین ـ باشه من فعلا میرم ولی بر میگردم

و جینهو با لونا رفتن

لونا ـ دختر تو چرا اینقدر یه دنده ای چرا قبول نمی کنی اخه گناه داره چه جور دلت میاد

جینهو.ـ همون جور که اون دلش میومد منو اذیت می کرد

لونا ـ اونا مال اول بود شاید الا عوض شده باشه

جینهو ـ تو چرا یه حرف رو صد بار تکرار می کنی بیا بریم یه چیزی بخوریم به جای این حرفا

لونا ـ باشه

و باهم رفتن کافه و بستنی سفارش دادن و خوردن بعدشم رفتن سر کلاس
و معلم اومد

معلم ـ خوب بچه ها می خوام برای یه تحقیق شما رو توی گروه های دو نفره گروه بندی کنم