پارت۴۰👌🤧❌❌😍
از مدرسه تا عشق♥️ پارت۴۰
مدیر:((ماهان با..)) من:به منه بگو بگو مدیر:(( ماهان نوری با ملیسا صدقی و بردیا شاهین با همتا مهری) من:چی؟ ماهان:ها؟ ملیسا:چرااا؟ بردیا:ایولا😗 مدیر زدین به هدف جونمی جون😘 باحالشو واسم من انتخاب کردید) من:چی چیو باحالشو انتخاب کرده؟ رفتم جلو آقای مدیر گفتم میشه منو با یه نفر دیگه زوج کنید؟؟ پشت سرم ماهان اومد گفت:بله با من زوج کنید ملیسا اومد جلو گفت:آقای مدیر هرسال من با بردیا زوج بودم یعنی چی که الان نیستم من:عوضمون کنید بردیا اومد جلو گفت: آقا مهم منم به حرف من گوش کنید من مشکلی ندارم همتا باس من😎ملیسا:چی یعنی چی واسه تو؟ شایعه ها واقیعه؟ بردیا:واقعی مشکلی داری؟؟ ملیسا:واقعا ک ♡ گفتو با گریه رفت ماهانم پشت سرش نمیدونم کجا رفت من:عوض کنید مدیر مدیر:من شمارو شخصا زوج کردم منو بردیا رو چسبوند به هم گفت:نگاه چه به هم میاید😍 دوتامون خوشگل جذاب باحال😋 زوجین من:چی چیو زوجیم هی هیچی نمیگم پرو میشید اصلا با چه حقی منو با اون زوج کردی😡 مدیر:تو چی گفتی😡😡 یه دفعه بردیا اومد جلو گفت: آقا مدیر شما اینو ببخشید مخش تاب برداشته🙁 من:هوی تو چی میگی مخ من تاب برداشته مدیر:فکر کنم واقعا تاب برداشته من وقت شما رو ندارم گفتو رفت بردیا:تو چته؟؟ من:من چمه؟؟ خودت چته؟ بردیا:من که عاالیم با خوشگل ترین و خوش صدا ترین دختر زوج شدم😍😍 من:مطمئنی سرت جایی نخورده؟ بردیا: چرا؟ رفتم جلو دستمو گذاشتم رو سرش گفتم:فکر نکنم جایی خورده باشه مغزت پوچ بود پوچ تر شده😏 بردیا:هی😡! من:چرا آخه من انقدر بی شانسم😔 بردیا:چرا؟ یه دفعه لاله اومد گفت:همتا همتا) من:چی شده باز؟ لاله:تو چقدر خوش شانسی دختر که با بردیا افتادی حتما با بردیا جام رو میبری من:هی روزگار وحشی😔 لاله:چی شده؟ من:دوست نداشتم با بردیا زوج شم😔 بردیا خیلی عصبی بلند گفت:چرااا؟؟؟ لاله:اگه نمیخواستی با بردیا زوج باشی پس با کی میخواستی زوج باشی؟ من:خیلی دوست داشتم با ماهان زوج باشم🙁 بردیا:چی تو میخواستی با اون اسکوله بی افتی اما با من که انقدر جذابم نه؟ لاله:خدایی ماهان خیلی جذاب خوشگه😍 من:اله خیلی🥺🥺 بردیا:حتی از من؟ لاله:حتی از تو😍😍 من:اله🥺🖤 بردیا:هوی من از اون جذاب ترم👌😎 لاله:اصلا😝😝 من:اهوم🤧 بردیا:من از اون چی کم دارم تازه زیادم دارم لاله:تو اصلا پیش اون هیچی نیستی بردیا:چرا؟؟ لاله:اون خیلی خوشتیپ مهربون با وفادار فداکاره🤤 بردیا:واا؟ لاله:سر امتحان مداد نداشتم مداد هودشو داد بهم اتما تو ۵ تا اضافه داشتی یکیشم ندادی😤 من:بس کنید لاله:همتا کجا؟؟ من:میرم دفتر ببینم چه خاکی به سرم بریزم بردیا:خاک عشق منو😘😘
مدیر:((ماهان با..)) من:به منه بگو بگو مدیر:(( ماهان نوری با ملیسا صدقی و بردیا شاهین با همتا مهری) من:چی؟ ماهان:ها؟ ملیسا:چرااا؟ بردیا:ایولا😗 مدیر زدین به هدف جونمی جون😘 باحالشو واسم من انتخاب کردید) من:چی چیو باحالشو انتخاب کرده؟ رفتم جلو آقای مدیر گفتم میشه منو با یه نفر دیگه زوج کنید؟؟ پشت سرم ماهان اومد گفت:بله با من زوج کنید ملیسا اومد جلو گفت:آقای مدیر هرسال من با بردیا زوج بودم یعنی چی که الان نیستم من:عوضمون کنید بردیا اومد جلو گفت: آقا مهم منم به حرف من گوش کنید من مشکلی ندارم همتا باس من😎ملیسا:چی یعنی چی واسه تو؟ شایعه ها واقیعه؟ بردیا:واقعی مشکلی داری؟؟ ملیسا:واقعا ک ♡ گفتو با گریه رفت ماهانم پشت سرش نمیدونم کجا رفت من:عوض کنید مدیر مدیر:من شمارو شخصا زوج کردم منو بردیا رو چسبوند به هم گفت:نگاه چه به هم میاید😍 دوتامون خوشگل جذاب باحال😋 زوجین من:چی چیو زوجیم هی هیچی نمیگم پرو میشید اصلا با چه حقی منو با اون زوج کردی😡 مدیر:تو چی گفتی😡😡 یه دفعه بردیا اومد جلو گفت: آقا مدیر شما اینو ببخشید مخش تاب برداشته🙁 من:هوی تو چی میگی مخ من تاب برداشته مدیر:فکر کنم واقعا تاب برداشته من وقت شما رو ندارم گفتو رفت بردیا:تو چته؟؟ من:من چمه؟؟ خودت چته؟ بردیا:من که عاالیم با خوشگل ترین و خوش صدا ترین دختر زوج شدم😍😍 من:مطمئنی سرت جایی نخورده؟ بردیا: چرا؟ رفتم جلو دستمو گذاشتم رو سرش گفتم:فکر نکنم جایی خورده باشه مغزت پوچ بود پوچ تر شده😏 بردیا:هی😡! من:چرا آخه من انقدر بی شانسم😔 بردیا:چرا؟ یه دفعه لاله اومد گفت:همتا همتا) من:چی شده باز؟ لاله:تو چقدر خوش شانسی دختر که با بردیا افتادی حتما با بردیا جام رو میبری من:هی روزگار وحشی😔 لاله:چی شده؟ من:دوست نداشتم با بردیا زوج شم😔 بردیا خیلی عصبی بلند گفت:چرااا؟؟؟ لاله:اگه نمیخواستی با بردیا زوج باشی پس با کی میخواستی زوج باشی؟ من:خیلی دوست داشتم با ماهان زوج باشم🙁 بردیا:چی تو میخواستی با اون اسکوله بی افتی اما با من که انقدر جذابم نه؟ لاله:خدایی ماهان خیلی جذاب خوشگه😍 من:اله خیلی🥺🥺 بردیا:حتی از من؟ لاله:حتی از تو😍😍 من:اله🥺🖤 بردیا:هوی من از اون جذاب ترم👌😎 لاله:اصلا😝😝 من:اهوم🤧 بردیا:من از اون چی کم دارم تازه زیادم دارم لاله:تو اصلا پیش اون هیچی نیستی بردیا:چرا؟؟ لاله:اون خیلی خوشتیپ مهربون با وفادار فداکاره🤤 بردیا:واا؟ لاله:سر امتحان مداد نداشتم مداد هودشو داد بهم اتما تو ۵ تا اضافه داشتی یکیشم ندادی😤 من:بس کنید لاله:همتا کجا؟؟ من:میرم دفتر ببینم چه خاکی به سرم بریزم بردیا:خاک عشق منو😘😘
۹.۳k
۲۰ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.