فیک گل رزم 🌹
part27
یک پسر نوجون وارد بیمارسان شد
عرق از سر و روش میبارید ترس توی چشماش دیده میشد دختر کوچیکی بغلش بود
با التماس به پای پرستار ها افتاده بود
☆خانم لطفا کمکم کنید خانم خواهرم داره از دست میره..(اشک ریزان)
پرستار: باشه باشه ببرش..
وقتی اون پسر و خواهرشو دیدم دلم خون شد من امروز تنها فرزندمو از دست داده بودم زندگیم نابود شده بود
خیلی سخت بود
چند روزی توی بیمارستان بودیم ماری حالش خوب نبود و دکترش مرخصش نمیکرد
اون پسر و خواهرم توی بیمارستان بودن
اون سال ویروس های زیادی شیوع پیدا کرده بود
و بیمارستان شلوغ بود تخت های کمی در دسترس بودند
خواهر اون پسر رو به اتاق ماری منتقل کردند
اون پسر با دو تا پسر دیگه پیش اون دختر کوچولو میموندند
دخترک خیلی گریه میکرد هر ساعت هر دقیقه هر ثانیه...&ببینم پسرم مادر بچه کجاست؟ بچه رو از شیر گرفته؟
_نه خاله یوری هنوز شیر میخوره
&پس مامانت کجاست؟
_نمیدونم
☆ببخشید خانم الان براش شیر خشک میخرم
&اگه بخاید من بهش شیر میدم اخه....
دخترم دیروز از دست رفت.... 🥲
☆متاسفم نه اخه زحمت میشه
&چه زحمتی اینجوری خودمم اذیت میشم اخه هنوز عادت نکردم به نبودن دخترم
☆ممنون
جین یوری رو داد دست ماری
&چه دختر خوشگلی چند سالشه؟
_۱سال و نیم
&😊خیلی خوشگله
ویو ته جین
با دیدن اون دخترک توی بغل ماری قلبم گرفت چی میشد اگه اون دختر دختر ما بود چی میشد اگه دنیا باهامون خوب بود
حمایت یادتون نره ✨🩷👌🏻🤍🤗🤗🤍🩷
یک پسر نوجون وارد بیمارسان شد
عرق از سر و روش میبارید ترس توی چشماش دیده میشد دختر کوچیکی بغلش بود
با التماس به پای پرستار ها افتاده بود
☆خانم لطفا کمکم کنید خانم خواهرم داره از دست میره..(اشک ریزان)
پرستار: باشه باشه ببرش..
وقتی اون پسر و خواهرشو دیدم دلم خون شد من امروز تنها فرزندمو از دست داده بودم زندگیم نابود شده بود
خیلی سخت بود
چند روزی توی بیمارستان بودیم ماری حالش خوب نبود و دکترش مرخصش نمیکرد
اون پسر و خواهرم توی بیمارستان بودن
اون سال ویروس های زیادی شیوع پیدا کرده بود
و بیمارستان شلوغ بود تخت های کمی در دسترس بودند
خواهر اون پسر رو به اتاق ماری منتقل کردند
اون پسر با دو تا پسر دیگه پیش اون دختر کوچولو میموندند
دخترک خیلی گریه میکرد هر ساعت هر دقیقه هر ثانیه...&ببینم پسرم مادر بچه کجاست؟ بچه رو از شیر گرفته؟
_نه خاله یوری هنوز شیر میخوره
&پس مامانت کجاست؟
_نمیدونم
☆ببخشید خانم الان براش شیر خشک میخرم
&اگه بخاید من بهش شیر میدم اخه....
دخترم دیروز از دست رفت.... 🥲
☆متاسفم نه اخه زحمت میشه
&چه زحمتی اینجوری خودمم اذیت میشم اخه هنوز عادت نکردم به نبودن دخترم
☆ممنون
جین یوری رو داد دست ماری
&چه دختر خوشگلی چند سالشه؟
_۱سال و نیم
&😊خیلی خوشگله
ویو ته جین
با دیدن اون دخترک توی بغل ماری قلبم گرفت چی میشد اگه اون دختر دختر ما بود چی میشد اگه دنیا باهامون خوب بود
حمایت یادتون نره ✨🩷👌🏻🤍🤗🤗🤍🩷
۵.۱k
۲۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.