🧜‍♀️✨my Mermaid

پارت 1
سوا: چشمامو باز کردم خورشید با نور کمش اقیانوسو روشن کرد بلند شدم و شنا کردم به سمت روی اب
از زبون نویسنده: سوا یه پری دریاییه و داخل اقیانوس زندگی میکنه خیلی شیطون هم هست
سوا: رفتم به روی اب میدونم که نباید زیاد اینکارو کنم ولی بازم تو کتم نمیره
رفتم روی اب یه سری ادم نشسته بودن دم ساحل و زیر افتاب خوابیده بودن هوفف احمقن؟ اسم این کاری که انجام میدن چیه؟ ولی فکر کنم ادما خورشیدو خیلی دوست دارن که اینجوری زیرش خوابیدن
من خیلی درمورد ادما و زمین و خشکی کنجکاو بودم رفتم زیر اب یه طرف اقیانوس یه خونه ی خیلی بزرگ بود که دوست داشتم برم ببینم چی توشه اخرش به این حس کنجکاویم قلبه کردم و رفتم بیرون از اقیانوس داشتم فکر میکردم که چجوری با این دم توی بیرون اب شنا کنم(بچمون یه ذره خنگه نمیدونه باید توی خشکی راه بره نه اینکه شنا کنه) اومدم بیرون از اب و یه هو افتادم زمین به دمم نگاه کردم و جیغ زدم
جییییغغغغغغغغغغغغغغغغغ ......

یه وانشات جدید شروع کنیم؟ خیلی قراره بامزه باشه