شات 12
خانم پارک ته جین لطفا همین جا وایستا تا من بیام
خانم پارک رفت ته جین یکم اونجا وایستاد که مردی بود به نظر تمیز کار میومد
مرده هي پسر جون تو اینجا چیکار میکنی
ته جین من منتظر خانم پارکم
تو چرا پاهات کثیفه تازه اینجا رو تمیز کرده بودم
ته جین اما پاهای من که کثیف نیست مال شما کثیفه
مرده به من جواب میدی الان بهت نشون میدم دستش رو بلند کرد و ته جین ذو زد جوری که ته جین افتاد زمین و حسابی زخمی شد 😭😭😭😭
شروع به گریه کرد مرده که دید ته جین ساکت نمیشه یدونه دیگه هم بهش زد (لطفا توی کامنت ها به کسایی که روی بچه ها دست بلند میکنند فوش بدید)
خانم پارک و بعضی از نگهبان ها اومدن مرده رو گرفتن ته جین خیلی ترسید و بی هوش شد
از زبان تهیونگ
بعد از رفتن ته جین نمیدونم چرا یه ترسی توی وجودم اومد انگار قرار بود چیزی بشه کوک اومد سمتم و گفت هي تهیونگ ببین این کیف مال ته جینه فک کنم بیا بریم بهش بدیم
تهیونگ آها آره بده من بهش میدم
کوک نه نه منم میام
جیمین منم میام
تهیونگ تو چرا
خوب منم میخوام ببینمش
بقیه ماهم میایم
تهیونگ معلومه فقط من نیستم که میخوام ببینمش بیاین بریم باهم رفتیم پایین که صدای گریه یه بچه اومد بعد هم صدای جیغ بهم دیگه نگاه کردیم یه لحظه
خیلی ترسیدم از اینکه ته جین باشه زود از آسانسور اومدم پایین یه چند تا نگهبان به مرد رو گرفته بودن و همون زنه که تازه اومده بود پیشمون اونجا نشسته بود و کسی توی دستش بود اون ته ته جین بود 😰😰😰
رفتم سمتش چه اتفاقی افتاده
خانم پارک من رفتم تا چیزی بیارم تا اومدم دیدم اون مرده داره ته جین رو میزنه
این رو که گفت از سرم دود اومد بیرون رفتم سمت مرده و شروع کردم به زدنش اعضا ته جین رو بردن بیمارستان منم بردن اتاق تمرین
کوک باید به پی دی نیم خبر بدین
جیمین آره کوک بیا بریم تهیونگ همینجا وایستا تا اومدم
تهیونگ باشه چرا آخه من چرا واسه کسی که حتی باهاش نسبتی ندارم اینجوری احساس ناراحتی میکنم
از زبان کوک
تهیونگ واسه اون بچه خیلی حساس شده بود البته حق هم داشت مرده...... 😠😠😠😠😠😠😠
جیمین در اتاق پی دی نیم رو زدیم و رفتیم داخل همه چیز رو بهش گفتیم اونم به اعضا رنگ زد و بهشون گفت برگردن کمپانی گفت اون مرده هم میبرن زندان البته اول رضایت مامانش لازم بود بعد از اینکه اعضا اومدن خودش رفت
از زبان ا/ت فیلمبرداری برای امروز تموم شده بود عکسبرداری هم تازه تموم شد و چون مصاحبه گر مریض شده بود قرار شد آخر هفته برم گوشیم رو برداشتم نمیدونم چرا خیلی نگران بودم اول به خانم پارک زنگ زدم چون بادیگارد رو فرستادم تا بیاد دنبالم
بعد از دو بوق خانم پارک گوشی رو برداشت اما ای کاش اصلا برنمیاداشت
خانم پارک رفت ته جین یکم اونجا وایستاد که مردی بود به نظر تمیز کار میومد
مرده هي پسر جون تو اینجا چیکار میکنی
ته جین من منتظر خانم پارکم
تو چرا پاهات کثیفه تازه اینجا رو تمیز کرده بودم
ته جین اما پاهای من که کثیف نیست مال شما کثیفه
مرده به من جواب میدی الان بهت نشون میدم دستش رو بلند کرد و ته جین ذو زد جوری که ته جین افتاد زمین و حسابی زخمی شد 😭😭😭😭
شروع به گریه کرد مرده که دید ته جین ساکت نمیشه یدونه دیگه هم بهش زد (لطفا توی کامنت ها به کسایی که روی بچه ها دست بلند میکنند فوش بدید)
خانم پارک و بعضی از نگهبان ها اومدن مرده رو گرفتن ته جین خیلی ترسید و بی هوش شد
از زبان تهیونگ
بعد از رفتن ته جین نمیدونم چرا یه ترسی توی وجودم اومد انگار قرار بود چیزی بشه کوک اومد سمتم و گفت هي تهیونگ ببین این کیف مال ته جینه فک کنم بیا بریم بهش بدیم
تهیونگ آها آره بده من بهش میدم
کوک نه نه منم میام
جیمین منم میام
تهیونگ تو چرا
خوب منم میخوام ببینمش
بقیه ماهم میایم
تهیونگ معلومه فقط من نیستم که میخوام ببینمش بیاین بریم باهم رفتیم پایین که صدای گریه یه بچه اومد بعد هم صدای جیغ بهم دیگه نگاه کردیم یه لحظه
خیلی ترسیدم از اینکه ته جین باشه زود از آسانسور اومدم پایین یه چند تا نگهبان به مرد رو گرفته بودن و همون زنه که تازه اومده بود پیشمون اونجا نشسته بود و کسی توی دستش بود اون ته ته جین بود 😰😰😰
رفتم سمتش چه اتفاقی افتاده
خانم پارک من رفتم تا چیزی بیارم تا اومدم دیدم اون مرده داره ته جین رو میزنه
این رو که گفت از سرم دود اومد بیرون رفتم سمت مرده و شروع کردم به زدنش اعضا ته جین رو بردن بیمارستان منم بردن اتاق تمرین
کوک باید به پی دی نیم خبر بدین
جیمین آره کوک بیا بریم تهیونگ همینجا وایستا تا اومدم
تهیونگ باشه چرا آخه من چرا واسه کسی که حتی باهاش نسبتی ندارم اینجوری احساس ناراحتی میکنم
از زبان کوک
تهیونگ واسه اون بچه خیلی حساس شده بود البته حق هم داشت مرده...... 😠😠😠😠😠😠😠
جیمین در اتاق پی دی نیم رو زدیم و رفتیم داخل همه چیز رو بهش گفتیم اونم به اعضا رنگ زد و بهشون گفت برگردن کمپانی گفت اون مرده هم میبرن زندان البته اول رضایت مامانش لازم بود بعد از اینکه اعضا اومدن خودش رفت
از زبان ا/ت فیلمبرداری برای امروز تموم شده بود عکسبرداری هم تازه تموم شد و چون مصاحبه گر مریض شده بود قرار شد آخر هفته برم گوشیم رو برداشتم نمیدونم چرا خیلی نگران بودم اول به خانم پارک زنگ زدم چون بادیگارد رو فرستادم تا بیاد دنبالم
بعد از دو بوق خانم پارک گوشی رو برداشت اما ای کاش اصلا برنمیاداشت
۵۸.۰k
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.