fake kook
fake kook
part*¹⁰
موهامو انداختم جلوی صورتم کسی اشکامو نبینه
پ.ب: ا.ت ناراحت نباش میدونم سنگدل نیستی ولی نباید دوسش داشته باشی کسی که مارو گول زد که بفهمیم یه نوه ای به این خوشگلی داریم
ا.ت: پدربزرگ اشکام بخاطر چیز دیگه ای و اینکه دیگه میل ندارم مامان میخوام برم خونه
م: کدوم خونه
ا.ت: خونه خودم
پدرم بلند شد اومد نزدیکم
پ: گفتی چی؟
ا.ت: گفتم میخوام برم خونم خونه ای که ماله منه کسی که ازش متنفرید و شوهر منه
محکم زد تو گوشم و رفتم بیرون
تهیونگ: منم میل ندارم دیگه برم
پ.ب: کجا
تهیونگ: برم دنبال ا.ت
پ.ب: برو
تهیونگ: ا.ت
ا.ت: تهیونگ دیدی چطور با من رفتار کرد اخه همیشه اینجورین به احساس من هیچ اهمیتی نمیدن اخه چرا جونگکوک جوابمو نمیده هرچی زنگ میزنم پیامک میدم هیچی
تهیونگ: بیا با گوشی من بزنگ
ا.ت: با گوشی تهیونگ زنگ زد
کوک: بله
ا.ت: جونگکوک تویی تورو خدا قطع نکن بزار با هم حرف بزنیم
کوک: شما؟
ا.ت: صدامو نمیشناسی ا.تم
همینکه گفتم ا.تم گوشی از روم قطع کرد
ا.ت: دیدی چیشد من واقعا توهیچی شانس ندارم
نه تو پدرومادر نه تو شوهر نه توهیچی
تهیونگ: پسرعمو چی؟
ا.ت: زود باهاش کنار اومدی
تهیونگ: هنوز نه ازخودم دراوردم😂
ا.ت: 😂
تهیونگ: بیا ا.ت بریم یه دوری بزنیم حالت بهتر میشه
ا.ت: اینجوری حالم بهتر نمیشه فقط باید جونگکوک ببینم دلم خیلی براش تنگ شده
تهیونگ: نمیدونی کجا رفته
ا.ت: نه اگه میدونستم که میرفتم پیشس
تهیونگ: اگه میرفتی میخواستت
ا.ت: نمیدونم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*¹⁰
موهامو انداختم جلوی صورتم کسی اشکامو نبینه
پ.ب: ا.ت ناراحت نباش میدونم سنگدل نیستی ولی نباید دوسش داشته باشی کسی که مارو گول زد که بفهمیم یه نوه ای به این خوشگلی داریم
ا.ت: پدربزرگ اشکام بخاطر چیز دیگه ای و اینکه دیگه میل ندارم مامان میخوام برم خونه
م: کدوم خونه
ا.ت: خونه خودم
پدرم بلند شد اومد نزدیکم
پ: گفتی چی؟
ا.ت: گفتم میخوام برم خونم خونه ای که ماله منه کسی که ازش متنفرید و شوهر منه
محکم زد تو گوشم و رفتم بیرون
تهیونگ: منم میل ندارم دیگه برم
پ.ب: کجا
تهیونگ: برم دنبال ا.ت
پ.ب: برو
تهیونگ: ا.ت
ا.ت: تهیونگ دیدی چطور با من رفتار کرد اخه همیشه اینجورین به احساس من هیچ اهمیتی نمیدن اخه چرا جونگکوک جوابمو نمیده هرچی زنگ میزنم پیامک میدم هیچی
تهیونگ: بیا با گوشی من بزنگ
ا.ت: با گوشی تهیونگ زنگ زد
کوک: بله
ا.ت: جونگکوک تویی تورو خدا قطع نکن بزار با هم حرف بزنیم
کوک: شما؟
ا.ت: صدامو نمیشناسی ا.تم
همینکه گفتم ا.تم گوشی از روم قطع کرد
ا.ت: دیدی چیشد من واقعا توهیچی شانس ندارم
نه تو پدرومادر نه تو شوهر نه توهیچی
تهیونگ: پسرعمو چی؟
ا.ت: زود باهاش کنار اومدی
تهیونگ: هنوز نه ازخودم دراوردم😂
ا.ت: 😂
تهیونگ: بیا ا.ت بریم یه دوری بزنیم حالت بهتر میشه
ا.ت: اینجوری حالم بهتر نمیشه فقط باید جونگکوک ببینم دلم خیلی براش تنگ شده
تهیونگ: نمیدونی کجا رفته
ا.ت: نه اگه میدونستم که میرفتم پیشس
تهیونگ: اگه میرفتی میخواستت
ا.ت: نمیدونم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۱.۷k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.