بهم میگی بجنگ آقای نویسنده، من از جنگیدن خسته شدم؛
بهم میگی بجنگ آقای نویسنده، من از جنگیدن خسته شدم؛
شمشیرم خم شده ، گلوله هام تموم شده ، تیر کمونم شکسته ، هیچی واسه جنگیدن ندارم...
شمشیرم خم شده ، گلوله هام تموم شده ، تیر کمونم شکسته ، هیچی واسه جنگیدن ندارم...
۱۰۸
۲۶ مهر ۱۴۰۳