مافیای جذاب من
مافیای جذاب من
port8
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
جیمین: به ات آرام بخش و خواب آور تزریق کردن و خوشبختانه آروم شد و خوابید
ویو جیمین
به همراه بادیگارد ها رفتم مراسم مادر و پدرم و اونجا کلی گریه کردم تا آروم بشم چون میدونستم اگه الان آروم نشم وقتی رفتم خونه جلوی ات گریم میگیره و حال روحی ات بد تر میشه.... راستش برای ات خیلی ناراحتم چون توی این چند هفته اصلا حتی یه قطره اشک هم نریخته و این خیلی بده
توی افکارم غرق شده بودم که صدای مهمونا رو شنیدم...
هه... احمقا سر میز نشستن و دارن سوجو میخورن و میگن و میخندن؛ حالم ازشون بهم میخوره، اخه به اینا هم میگن فامیل. تنها کسی که داره با من هم دردی میکنه شوگا و نامجون هستن.. بقیه که عین خیالشون هم نیس...
اوف دلم میخواد بزنم جرشون بدم.. عوضیا
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
(بچه ها چند تا نکته بگم یک اینکه حتما توی سریال های کره ای دیدید که توی کره یک جایی هست که مثل یک سالن خیلی بزرگه که توش پر از اتاقه و توی هرکدوم از اتاق ها یک یا دو نفر خاک شدن و توی این اتاق ها چند تا میز هست که بعد از خوندن دعا برای مرده ها مهمونا اونجا میشینن و سوجو (مشروب یا الکل) میخورن و اینکه توی رمان شوگا و نامجون هردو مافیا هستن و شوگا دستیار جیمین و نامجون دوست جیمین هست و ببخشید بابت فحش ها😜 و اینکه یک یا دو پارت دیگه این فصل رمان تموم میشه چون میخوام توی فصل دو جونگ کوک رو وارد کنم😎😎 و از الان به بعد داستان جالب میشه )
بچه ها الان پارت بعد رو میزارم چون اینجا جا نمیشه که بنویسم😘😘
port8
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
جیمین: به ات آرام بخش و خواب آور تزریق کردن و خوشبختانه آروم شد و خوابید
ویو جیمین
به همراه بادیگارد ها رفتم مراسم مادر و پدرم و اونجا کلی گریه کردم تا آروم بشم چون میدونستم اگه الان آروم نشم وقتی رفتم خونه جلوی ات گریم میگیره و حال روحی ات بد تر میشه.... راستش برای ات خیلی ناراحتم چون توی این چند هفته اصلا حتی یه قطره اشک هم نریخته و این خیلی بده
توی افکارم غرق شده بودم که صدای مهمونا رو شنیدم...
هه... احمقا سر میز نشستن و دارن سوجو میخورن و میگن و میخندن؛ حالم ازشون بهم میخوره، اخه به اینا هم میگن فامیل. تنها کسی که داره با من هم دردی میکنه شوگا و نامجون هستن.. بقیه که عین خیالشون هم نیس...
اوف دلم میخواد بزنم جرشون بدم.. عوضیا
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
(بچه ها چند تا نکته بگم یک اینکه حتما توی سریال های کره ای دیدید که توی کره یک جایی هست که مثل یک سالن خیلی بزرگه که توش پر از اتاقه و توی هرکدوم از اتاق ها یک یا دو نفر خاک شدن و توی این اتاق ها چند تا میز هست که بعد از خوندن دعا برای مرده ها مهمونا اونجا میشینن و سوجو (مشروب یا الکل) میخورن و اینکه توی رمان شوگا و نامجون هردو مافیا هستن و شوگا دستیار جیمین و نامجون دوست جیمین هست و ببخشید بابت فحش ها😜 و اینکه یک یا دو پارت دیگه این فصل رمان تموم میشه چون میخوام توی فصل دو جونگ کوک رو وارد کنم😎😎 و از الان به بعد داستان جالب میشه )
بچه ها الان پارت بعد رو میزارم چون اینجا جا نمیشه که بنویسم😘😘
۲.۴k
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.