چند پارتی

چند پارتی
#درخواستی
وقتی عضو هشتمی و.......
که یهو جیمین مثل جن زده ها پاشد و گوشیو رو به ما نشون داد اخبار بود که با حرفی که زد قلبم رو حس نمیکردم اعضا ها هم مثل من بودن

: طبق آمار های چند دقیقه پیش گفته شده کیم ا.ت خواننده ی کیپاپ عضو گروه 𝘉𝘛𝘚 در کنار خیابان..... تصادف شدی کردند که این تصادف بخواطر سرعت پیش از حد بود بقیه کار رو به همکارم میسپارم
نزاشتم که حرفش رو کامل بزنه رفتم بیرون و سوار ماشین شدم اعضا هم پشت سرم میومدن رسیدیم زود بیرون اومدم که با چیزی که دیدم سر جام میخکوب شدم نه نه نه نمیشه داشتن صورت ا.ت من رو با پارچه می پوشوندن رفتم جلو
+ نه نه اون پارچه ی لعنتی رو بکشید اون ور
: متاسفم ولی خانم کیم رو از دست دادیم غم آخر تون باشه بااین حرفش از افتادم نفس کشیدن یادم رفت نه ا.ت من نمرده نه نه این اشتباه

یک سال بعد
پسرک داستان ما هنوز هم باور نکرده بود که ا.ت دیگه پیشش نیست به این فکر میکرد که آیا دخترک قصه ی ما اون بخشیده یا نه کار هروزش این بود که به سر مزار اون دختر بره باهاش حرف میزد پسرک داستان ما از حرکت حرف هایی که سال پیش انجام داده بود پیشیموم بود و خودش رو مقصر میدونست
اره دیگه این دنیا که نشد ایشلا دنیا بعدی .....

ببخشید بعد شد متاسفم..