عشق شیرین🖤🖤
عشق شیرین🖤🖤
پارت 8👑👑
همیشه میگه من تو رو توی انتخاب ها ازاد میزارم اما درست و با منطق رفتار کن. رفتار های جلف و زننده انجام نده با هر کسی صحبت نکن.... که این بازم درسته. مامان هم نظرش همینه. یک جورایی مامان و بابا مثل هم هستند. مامان هم با اینکه بازنشسته شده باز کتاب میخونه با دوستاش یک جا جمع میشن و شعر میخونن. خودشون بهش میگن شب شهر از موضوعات مختلف علمی صحبت میکنن مار های هنری انجام میدن یا بهم دیگه یاد میدن و........ مامان با اینکه پزشک متخصص هست و باز نشست شده اما بازم در هفته چند روزی میره دانشگاه و بیمارستان، میگه سخته هیچ کاری رو نکنی باید مثل رود خونه روان باشی و یک جا نمونی که اگه یک جا نمونی که اگه یک جا بمونی میگه دیگه و مثل مرداب میشی و میگیری مامان هم دوست داره مثل بابا به همه کمک کنه به همین دلیل یه بیمارستان زده و اونجارو مدیریت میکنه که برای خیریه و سالمندان هست
هیون.. سلام دخترم چه عجب افتخار دادی مارو ببینی. با اومدنت اینجارو منور کردی دختر
یونا.. با صدای بابا به خودم اومدم و از فکر کردن دست برداشتم
سلام بابا جونم خوبی؟ خسته نباشی حالت چطوره؟ مامان بهم گفت کارم داری!
هیون.. اروم اروم دختر بذار نفس بگیری بعد مرسی عزیزم
اره خوبم دخترم به مامان گفتم بهت بگه بیای یه سر پیشم تا باهم صحبت کنیم
پایان پارت👑👑👑
نویسنده.. ویلن و بلکنزی
پارت 8👑👑
همیشه میگه من تو رو توی انتخاب ها ازاد میزارم اما درست و با منطق رفتار کن. رفتار های جلف و زننده انجام نده با هر کسی صحبت نکن.... که این بازم درسته. مامان هم نظرش همینه. یک جورایی مامان و بابا مثل هم هستند. مامان هم با اینکه بازنشسته شده باز کتاب میخونه با دوستاش یک جا جمع میشن و شعر میخونن. خودشون بهش میگن شب شهر از موضوعات مختلف علمی صحبت میکنن مار های هنری انجام میدن یا بهم دیگه یاد میدن و........ مامان با اینکه پزشک متخصص هست و باز نشست شده اما بازم در هفته چند روزی میره دانشگاه و بیمارستان، میگه سخته هیچ کاری رو نکنی باید مثل رود خونه روان باشی و یک جا نمونی که اگه یک جا نمونی که اگه یک جا بمونی میگه دیگه و مثل مرداب میشی و میگیری مامان هم دوست داره مثل بابا به همه کمک کنه به همین دلیل یه بیمارستان زده و اونجارو مدیریت میکنه که برای خیریه و سالمندان هست
هیون.. سلام دخترم چه عجب افتخار دادی مارو ببینی. با اومدنت اینجارو منور کردی دختر
یونا.. با صدای بابا به خودم اومدم و از فکر کردن دست برداشتم
سلام بابا جونم خوبی؟ خسته نباشی حالت چطوره؟ مامان بهم گفت کارم داری!
هیون.. اروم اروم دختر بذار نفس بگیری بعد مرسی عزیزم
اره خوبم دخترم به مامان گفتم بهت بگه بیای یه سر پیشم تا باهم صحبت کنیم
پایان پارت👑👑👑
نویسنده.. ویلن و بلکنزی
۱.۶k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.