ان من دیگر .ادامه p11
-نه من خوبم.راستش من یه بلایی سر اسنیپ اوردم.یه کار بدی کردم. خیلی بد و باید حتما جبرانش کنم.
هردو شون با تعجب بهم خیره شده بودند.
ریموس-به شام که نرسیدی حداقل بیا بریم توی اتاق من یکم کیک دارم . اونجا حرف میزنیم.
سریوس دستم رو گرفت و فشرد.یکی از اون نگاه های مهربونش رو هم نثارم کرد و همگی به سمت اتاق ریموس حرکت کردیم.وقتی داشتیم از پله ها بالا میرفتیم،توی یکی از راهرو ها دامبلدور و اسنیپ رو دیدیم. اسنیپ وضعیت خوبی نداشت .کلافه به نظر میرسید و مدام دستاشو توی موهاش فرو میبرد و اونهارو کنار میزد. دامبلدور با دیدن ما لبخندی زد و اروم گفت :منکه اینطور فکر نمیکنم سوروس!
.
.
.
سلامممممم. عاقا نظراتتون رو حتما برام بگید. دوست دارم بدونم حدستون راجب قسمت های مبهم زندگی اسنیپ چیه؟ و اینکه من یه نکات ریزی توی داستان بکار بردم که یکم شک برانگیزه .دوباره داستان رو بخونید و نکات رو کامنت کنید ببینم کی متوجه شدم . در پناه گاد :)
عکس پارت هم مربوط به ماتیلدا زن سوروس اسنیپ هست وقتی ترکش کرد.
هردو شون با تعجب بهم خیره شده بودند.
ریموس-به شام که نرسیدی حداقل بیا بریم توی اتاق من یکم کیک دارم . اونجا حرف میزنیم.
سریوس دستم رو گرفت و فشرد.یکی از اون نگاه های مهربونش رو هم نثارم کرد و همگی به سمت اتاق ریموس حرکت کردیم.وقتی داشتیم از پله ها بالا میرفتیم،توی یکی از راهرو ها دامبلدور و اسنیپ رو دیدیم. اسنیپ وضعیت خوبی نداشت .کلافه به نظر میرسید و مدام دستاشو توی موهاش فرو میبرد و اونهارو کنار میزد. دامبلدور با دیدن ما لبخندی زد و اروم گفت :منکه اینطور فکر نمیکنم سوروس!
.
.
.
سلامممممم. عاقا نظراتتون رو حتما برام بگید. دوست دارم بدونم حدستون راجب قسمت های مبهم زندگی اسنیپ چیه؟ و اینکه من یه نکات ریزی توی داستان بکار بردم که یکم شک برانگیزه .دوباره داستان رو بخونید و نکات رو کامنت کنید ببینم کی متوجه شدم . در پناه گاد :)
عکس پارت هم مربوط به ماتیلدا زن سوروس اسنیپ هست وقتی ترکش کرد.
۳.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.