اکازا.پارت۶(عشق بچگی)
کوکوشیبو: الان احضار میشیم...
آت: احضار؟ چی هست؟
کوکوشیبو: الان میفهمی
راوی:
آت و کوکوشیبو به قلعه ی بی نهایت احضار شدن.آت بخاطر معلق بودن قسمتی که خودش روش بود یکم سرگیجه رفت و به سمت عقب رفت.
با علامتی که کوکوشیبو داد آت خیلی سریع تعظیم کرد.
موزان: خب... چرا همچین ادم ضعیفی رو اوردی.
کوکوشیبو:موزان ساما.اون یه کاراته بازه. گفتم اگه مایلین اونو به شیطان تبدیل کنین.
موزان:اون هنوز بچس خب... ولی.. با این که رویی کوچیک تر از اونه یه شیطانه پس...امیدارم برام مفید باشی. خب... اسمت چیه..
آت گفت: آ... آت قربان
موزان: اوم... خوشم اومد...
راوی: اون روز هاکوچی فقط گریه کرد و گریه کرد...کویوکی خودشو تو اتاق حپس کرد و کیزو هم اشک میریخت.ولی خب... فردای اون روز یه اتیش بازی بود که کویوکی و هاکوچی به تماشای اون پرداختن. وقتی اتیش بازی تقریبن تمام شد هاکوچی از کویوکی خواستگاری کرد و کویوکی هم قبول کرد. فردای اون روز هاکوچی به ارامگاه میره و از پدرش که سال هاست زیر خاک خوابیده مشورت میگیره و درد و دل میکنه.
تو راه برگشت یکی از شاگرد های کیزو به هاکوچی خبر میده که کیزو و کویوکی قتل آم شدن اونم توسط یکی از شاگرد های دیگه ی کیزو!
هاکوچی با سرعت زیاد به طرف خونه ی کیزو میره و در رو با سرعت باز میکنه که.....
آت: احضار؟ چی هست؟
کوکوشیبو: الان میفهمی
راوی:
آت و کوکوشیبو به قلعه ی بی نهایت احضار شدن.آت بخاطر معلق بودن قسمتی که خودش روش بود یکم سرگیجه رفت و به سمت عقب رفت.
با علامتی که کوکوشیبو داد آت خیلی سریع تعظیم کرد.
موزان: خب... چرا همچین ادم ضعیفی رو اوردی.
کوکوشیبو:موزان ساما.اون یه کاراته بازه. گفتم اگه مایلین اونو به شیطان تبدیل کنین.
موزان:اون هنوز بچس خب... ولی.. با این که رویی کوچیک تر از اونه یه شیطانه پس...امیدارم برام مفید باشی. خب... اسمت چیه..
آت گفت: آ... آت قربان
موزان: اوم... خوشم اومد...
راوی: اون روز هاکوچی فقط گریه کرد و گریه کرد...کویوکی خودشو تو اتاق حپس کرد و کیزو هم اشک میریخت.ولی خب... فردای اون روز یه اتیش بازی بود که کویوکی و هاکوچی به تماشای اون پرداختن. وقتی اتیش بازی تقریبن تمام شد هاکوچی از کویوکی خواستگاری کرد و کویوکی هم قبول کرد. فردای اون روز هاکوچی به ارامگاه میره و از پدرش که سال هاست زیر خاک خوابیده مشورت میگیره و درد و دل میکنه.
تو راه برگشت یکی از شاگرد های کیزو به هاکوچی خبر میده که کیزو و کویوکی قتل آم شدن اونم توسط یکی از شاگرد های دیگه ی کیزو!
هاکوچی با سرعت زیاد به طرف خونه ی کیزو میره و در رو با سرعت باز میکنه که.....
۳.۱k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.