ا/ت ویو:
ا/ت ویو:
صب با نوازشای کیوت و ناشی میچا چشمامو باز کردم که با صورت خندون میچا موجه شدم
با لبخند بوسه ای ن چندان محکم رو گونش کاشتم بعد از رو تخت پاشدم و
بعد انجام کارای مربوطه یه بلوز بافتنی و دامن قهوه ای (عکسشو میزارم) پوشیدم و بعد ی ارایش لایت کردمو و
پس از حاضر کردن میچا کوله ی وسایلاتشو برداشتم و پس از قفل کردن خونه با دو از خونه خارج شدم.
...... (پرش زمانی)
تقریبا بعد ی 15 مین به کافه رسیدم کلیدو چرخوندم و وارد شدم
بوی قهوه و وانیل کل کافه رو احاطه کرده بود
این بو،منو یاد خاطراتم با تهیونگ مینداخت ..
ناخوداگاه یه قطره اشکی از چشمم پایین افتاد ولی زود پاکش کردم
اروم میچا رو که مث عروسکا خوابیده بود تو تختش ک توی اتاق ته راهرو کافه بود گذاشتم
.........(پرش ب بعداز ظهر)
عرقمو پاک کردم
_هوففف امروز چقدر شلوغه
داشتم همینجوری با خودم غر میزدم که یهو با صدای ینفر اشنا نفسم برید
ا..اون
گایز فک کنم عکسا کیفیتشون پاییین اومده بخاطر اون دوباره اینجا نوشتم برا پارت بعد عوض میکنم بک گراندو😂😭
صب با نوازشای کیوت و ناشی میچا چشمامو باز کردم که با صورت خندون میچا موجه شدم
با لبخند بوسه ای ن چندان محکم رو گونش کاشتم بعد از رو تخت پاشدم و
بعد انجام کارای مربوطه یه بلوز بافتنی و دامن قهوه ای (عکسشو میزارم) پوشیدم و بعد ی ارایش لایت کردمو و
پس از حاضر کردن میچا کوله ی وسایلاتشو برداشتم و پس از قفل کردن خونه با دو از خونه خارج شدم.
...... (پرش زمانی)
تقریبا بعد ی 15 مین به کافه رسیدم کلیدو چرخوندم و وارد شدم
بوی قهوه و وانیل کل کافه رو احاطه کرده بود
این بو،منو یاد خاطراتم با تهیونگ مینداخت ..
ناخوداگاه یه قطره اشکی از چشمم پایین افتاد ولی زود پاکش کردم
اروم میچا رو که مث عروسکا خوابیده بود تو تختش ک توی اتاق ته راهرو کافه بود گذاشتم
.........(پرش ب بعداز ظهر)
عرقمو پاک کردم
_هوففف امروز چقدر شلوغه
داشتم همینجوری با خودم غر میزدم که یهو با صدای ینفر اشنا نفسم برید
ا..اون
گایز فک کنم عکسا کیفیتشون پاییین اومده بخاطر اون دوباره اینجا نوشتم برا پارت بعد عوض میکنم بک گراندو😂😭
۴.۷k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.