دانشگاه بی قانون
⛓️🔗دانشگاه بی قانون 🔗⛓️
⛓️🔗پارت ۱۲۱🔗⛓️
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
یوری: 🫣 کوک: الهی من قربونت اون لپای قرمزت بشم کوچولوم بعد از لپش ی گاز گرفتم سرشو تو سی.نم قایم کرد منم محکم بغلش کردم بو.س رو گردنش گذاشتم گفتم کوک: از دخترم کوچولوم چخبر یوری: بله بله دیدم اول از همه قربون دختر کوچولوت رفتی ایشششش بعد برگشت به اون سمت جوری که من از پشت بغلش کرده بودم ازم فاصله گرفت منم کشیدمش از پشت چسبوندمش به خودم سرمو کردم تو گردنش کنار گوشش گفتم کوک: مگه میشه تورو فراموش کنم هوم یوری: بله که میشه شما دخترت رو بیشتر دوس داری بعد زبونش رو برام درآورد کوک:اووومم اینطوری فکر میکنی اونوقت چرا؟ یوری: چرا چونکه همش به فکر اونی حتی الان بو.سم نمیکنی که به اون آسیب نرسه کوک: اولا که برای توهم ضرر داره خودتم میدونی چرا دوما راه حله خوبی برای بهونه آوردن بود نکنه ب.وس میخوای یوری: اولا اوکی دوما نخیرمممم کوک: کوچولو راستشو بگو یوری: ببخشید صداتو نمیشنوم کوک: چی😂😂 یوری: چیزی گفتی نمیشنوم کوک: که نمیشنوی یوری: چی گفتی نشنیدم کوک: باشه خودت خواستی بعد گردنش رد گاز گرفتم محکم بغلش کردم تکون نخوره آروم آروم اومدم بالا گوشش رو گاز گرفتم یوری: اخخخخ کوک بسته تروخدااا (داد) کوک: چیزی گفتی نشنیدم بازم گازش گرفتم یوری: کووکککک کوک: حیف گوشم نمیشنوه یوری: کوک استارت بدی رو زدی این کارت باعث میشه کاری کنم به بیمارستان بکشه بدتر برش گردوندم سمت خودم آروم ل.بش رو بو.سیدم اونم اول تعجب کرد ولی بعدش آروم آروم همراهی کرد آروم ولش کردم ی لحظه آروم شد به چشام نگاه کرد یهو با خجالت سرشو تو سی.نم قایم کرد منم آروم بلندش کردم کوک: بلند شو بریم حموم لباساتو عوض کن بخوابیم یوری: باش باهم رفتیم حموم کمکش کردم خودش رو بشوره خودمم شستم بردمش بیرون ی لباس از لباسای خودم دادم بهش که چون بزرگ بود راحت باشه خودمم لباس پوشیدم رفتم پیشش بغلم رو باز کردم بیاد بغلم بشینه موهاش رو خشک کنم موهاش رو خشک کردم اونم برای من بعد بغلش کردم خوابیدیم..ادامه دارد
حمایت فراموش نشه ❤️🩹✨️
⛓️🔗پارت ۱۲۱🔗⛓️
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
یوری: 🫣 کوک: الهی من قربونت اون لپای قرمزت بشم کوچولوم بعد از لپش ی گاز گرفتم سرشو تو سی.نم قایم کرد منم محکم بغلش کردم بو.س رو گردنش گذاشتم گفتم کوک: از دخترم کوچولوم چخبر یوری: بله بله دیدم اول از همه قربون دختر کوچولوت رفتی ایشششش بعد برگشت به اون سمت جوری که من از پشت بغلش کرده بودم ازم فاصله گرفت منم کشیدمش از پشت چسبوندمش به خودم سرمو کردم تو گردنش کنار گوشش گفتم کوک: مگه میشه تورو فراموش کنم هوم یوری: بله که میشه شما دخترت رو بیشتر دوس داری بعد زبونش رو برام درآورد کوک:اووومم اینطوری فکر میکنی اونوقت چرا؟ یوری: چرا چونکه همش به فکر اونی حتی الان بو.سم نمیکنی که به اون آسیب نرسه کوک: اولا که برای توهم ضرر داره خودتم میدونی چرا دوما راه حله خوبی برای بهونه آوردن بود نکنه ب.وس میخوای یوری: اولا اوکی دوما نخیرمممم کوک: کوچولو راستشو بگو یوری: ببخشید صداتو نمیشنوم کوک: چی😂😂 یوری: چیزی گفتی نمیشنوم کوک: که نمیشنوی یوری: چی گفتی نشنیدم کوک: باشه خودت خواستی بعد گردنش رد گاز گرفتم محکم بغلش کردم تکون نخوره آروم آروم اومدم بالا گوشش رو گاز گرفتم یوری: اخخخخ کوک بسته تروخدااا (داد) کوک: چیزی گفتی نشنیدم بازم گازش گرفتم یوری: کووکککک کوک: حیف گوشم نمیشنوه یوری: کوک استارت بدی رو زدی این کارت باعث میشه کاری کنم به بیمارستان بکشه بدتر برش گردوندم سمت خودم آروم ل.بش رو بو.سیدم اونم اول تعجب کرد ولی بعدش آروم آروم همراهی کرد آروم ولش کردم ی لحظه آروم شد به چشام نگاه کرد یهو با خجالت سرشو تو سی.نم قایم کرد منم آروم بلندش کردم کوک: بلند شو بریم حموم لباساتو عوض کن بخوابیم یوری: باش باهم رفتیم حموم کمکش کردم خودش رو بشوره خودمم شستم بردمش بیرون ی لباس از لباسای خودم دادم بهش که چون بزرگ بود راحت باشه خودمم لباس پوشیدم رفتم پیشش بغلم رو باز کردم بیاد بغلم بشینه موهاش رو خشک کنم موهاش رو خشک کردم اونم برای من بعد بغلش کردم خوابیدیم..ادامه دارد
حمایت فراموش نشه ❤️🩹✨️
۱۲.۶k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.