عشق ترسناک
part ²³
که دیدم ات لب پنجره نشسته و داره گریه میکنه
__________________________________________________
کوک: ات؟!......داری گریه میکنی؟
ات: هقق آره
کوک: آخه چرا؟.....صبر کن....حدس میزنم چرا....دلت واسه شهر و مامان و بابات تنگ شده آره؟
ات: اون که آره.....ولی هقق گریهی من واسه یه چیز دیگس
کوک: واسه چی؟
ات: هقق دلم....درد میکنه
کوک: دلت؟ "خنده" به خاطر این گریه میکنی؟
ات: نخند...اصلا کاش بچهای درکار نبود.
کوک: چیچیو بچهای درکار نبود؟ یعنی تو بچه دوست نداری؟
ات: دوست دارم....ولی درد داره
کوک: بچه به این کوچولویی اذیت میکنه؟ "خنده"
ات: آره....اذیت میکنه "بغض و گریه"
کوک: خیله خوب...."ات رو براید بغل کرد و گذاشت روی تخت"
خوب من چیز زیادی راجب بارداری و اینا نمیدونم ولی سعیم رو میکنم.
ات: میخوای چیکار کنی؟
کوک: باهاش حرف میزنم!
ات: هان؟!....ولی اون که چیزی نمیفهمه
کوک: چرا بچهی من باهوشه
*کوک لباس ات رو بالا زد و*
کوک: ببین کوچولوی بابا.....تو نباید مامانت رو اذیت کنی....دیدی که داشت گریه میکرد
ات: "خنده"
کوک: دارم حرف میزنم
ات: ببخشید
کوک: اگه قول بدی پسر خوبی باشی منم برات یه جایزه میگیرم
ات: "و بعدش یه بوسه عمیق روی شکمم زد"
حالا تو از کجا میدونی پسره؟
کوک: من مطمئنم پسره
ات: باشه هرچی تو بگی "لبخند"
کوک: فقط امیدوارم هرچه زودتر این ۹ ماه تموم بشه
ات: پلک بهم بزنی تموم میشه💜
__________________________________________________
ببخشید این پارت خیلی کم شد فردا که از مدرسه اومدم پارت جدید رو میزارم🌿
دیگه پارت های آخرشه یا بعدی یا بعد از بعدی❣
شرایط نداریم ولی کامنت و لایک فراموش نشه🌈
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین
#فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین
#سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک
#کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس
که دیدم ات لب پنجره نشسته و داره گریه میکنه
__________________________________________________
کوک: ات؟!......داری گریه میکنی؟
ات: هقق آره
کوک: آخه چرا؟.....صبر کن....حدس میزنم چرا....دلت واسه شهر و مامان و بابات تنگ شده آره؟
ات: اون که آره.....ولی هقق گریهی من واسه یه چیز دیگس
کوک: واسه چی؟
ات: هقق دلم....درد میکنه
کوک: دلت؟ "خنده" به خاطر این گریه میکنی؟
ات: نخند...اصلا کاش بچهای درکار نبود.
کوک: چیچیو بچهای درکار نبود؟ یعنی تو بچه دوست نداری؟
ات: دوست دارم....ولی درد داره
کوک: بچه به این کوچولویی اذیت میکنه؟ "خنده"
ات: آره....اذیت میکنه "بغض و گریه"
کوک: خیله خوب...."ات رو براید بغل کرد و گذاشت روی تخت"
خوب من چیز زیادی راجب بارداری و اینا نمیدونم ولی سعیم رو میکنم.
ات: میخوای چیکار کنی؟
کوک: باهاش حرف میزنم!
ات: هان؟!....ولی اون که چیزی نمیفهمه
کوک: چرا بچهی من باهوشه
*کوک لباس ات رو بالا زد و*
کوک: ببین کوچولوی بابا.....تو نباید مامانت رو اذیت کنی....دیدی که داشت گریه میکرد
ات: "خنده"
کوک: دارم حرف میزنم
ات: ببخشید
کوک: اگه قول بدی پسر خوبی باشی منم برات یه جایزه میگیرم
ات: "و بعدش یه بوسه عمیق روی شکمم زد"
حالا تو از کجا میدونی پسره؟
کوک: من مطمئنم پسره
ات: باشه هرچی تو بگی "لبخند"
کوک: فقط امیدوارم هرچه زودتر این ۹ ماه تموم بشه
ات: پلک بهم بزنی تموم میشه💜
__________________________________________________
ببخشید این پارت خیلی کم شد فردا که از مدرسه اومدم پارت جدید رو میزارم🌿
دیگه پارت های آخرشه یا بعدی یا بعد از بعدی❣
شرایط نداریم ولی کامنت و لایک فراموش نشه🌈
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین
#فیکشن #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #فیک_نامجون #فیک_جین
#سناریو #سناریو_بی_تی_اس #سناریودرخواستی #وانشات #تکپارتی
#جیمین #نامجون #جین #شوگا #جیهوپ #تهیونگ #جونگکوک
#کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگکوک #بی_تی_اس
۲۵.۰k
۱۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.