پارت:۶
پارت:۶
#ازدواج_اجباری🦋>
*همینجوری داشتن نگاه میکردن لباس عروس هارو که یه لباس عروس باز توجه جیمین رو جلب کرد
_بیا اینو بپوش
+اما این که خیلی بازه
_گفتم برو بپوش(سرد و با کمی داد)
+ب..باشه...خب پس من میرم بپوشم
_باشه منتظرم
ویو جیمین:
بعد چند دقیقه ا/ت اومد شت چرا انقدر قشنگ شده بود تو اون لباس باز خیلی خواستنی شده بود ایییییی نننهههههه خیلی زیبا،هات،س....کسی شده بود ولی کل بدنش معلوم بود
+خب من اومدم.....جیمین....الوووو.....موچی جونمممم
_ها بله
+هواست کجاس
_ببخشید ولی تو بهم گفتی موچی جونم؟
+ب..ببخشید از دهنم در رفت
_اشکال نداره(با خنده)
+خب لباسم چطوره
_اه خیلی بازه برو یکی دیگ بپوش....عام برو اینو بپوش ببینم این چطوره
+باشه..(بعد چند دقیقه)..خب پوشیدم این چطوره؟
_اره این خوبه......*واییی تو این لباسم خواستنی شده وای شونه هاش و ترقوه هاش معلوم بود خیلی تو این لباس زیبا بود* نه جیمین تو سویون رو داری(تو دلش گف همه این هارو)
+پس بریم بگیریم
_اره
*لباس عروس رو خریدن و رفتن سمت یه کفش فروشی کفش هم گرفتن و رفتن برایه جیمین لباس بخرن*
_ا/ت
+هوم بله
_همونطور که من برات لباس عروس رو انتخاب کردم تو هم لباس منو انتخاب بکن
+اوکی...باشه
+جیمین...جیمین
_اروم دختر بله
+ببخش
_خب بله چیکار داشتی؟
+بریم این لباس رو بخریممم برات خیلی خوجله( با ذوق و عجله)
_بریم(خنده)
ویو ا/ت
با ذوق رفتم تو مغازه و لباس رو جیمین پوشید خیلی قشنگ شده بود همین رو خریدیم و رفتیم
#ازدواج_اجباری🦋>
*همینجوری داشتن نگاه میکردن لباس عروس هارو که یه لباس عروس باز توجه جیمین رو جلب کرد
_بیا اینو بپوش
+اما این که خیلی بازه
_گفتم برو بپوش(سرد و با کمی داد)
+ب..باشه...خب پس من میرم بپوشم
_باشه منتظرم
ویو جیمین:
بعد چند دقیقه ا/ت اومد شت چرا انقدر قشنگ شده بود تو اون لباس باز خیلی خواستنی شده بود ایییییی نننهههههه خیلی زیبا،هات،س....کسی شده بود ولی کل بدنش معلوم بود
+خب من اومدم.....جیمین....الوووو.....موچی جونمممم
_ها بله
+هواست کجاس
_ببخشید ولی تو بهم گفتی موچی جونم؟
+ب..ببخشید از دهنم در رفت
_اشکال نداره(با خنده)
+خب لباسم چطوره
_اه خیلی بازه برو یکی دیگ بپوش....عام برو اینو بپوش ببینم این چطوره
+باشه..(بعد چند دقیقه)..خب پوشیدم این چطوره؟
_اره این خوبه......*واییی تو این لباسم خواستنی شده وای شونه هاش و ترقوه هاش معلوم بود خیلی تو این لباس زیبا بود* نه جیمین تو سویون رو داری(تو دلش گف همه این هارو)
+پس بریم بگیریم
_اره
*لباس عروس رو خریدن و رفتن سمت یه کفش فروشی کفش هم گرفتن و رفتن برایه جیمین لباس بخرن*
_ا/ت
+هوم بله
_همونطور که من برات لباس عروس رو انتخاب کردم تو هم لباس منو انتخاب بکن
+اوکی...باشه
+جیمین...جیمین
_اروم دختر بله
+ببخش
_خب بله چیکار داشتی؟
+بریم این لباس رو بخریممم برات خیلی خوجله( با ذوق و عجله)
_بریم(خنده)
ویو ا/ت
با ذوق رفتم تو مغازه و لباس رو جیمین پوشید خیلی قشنگ شده بود همین رو خریدیم و رفتیم
۷.۳k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.