دوپارتی عضو هشتم درخواستی
ویو ات
صبح با صدای جین اوپا بلند شدم...
جین: هی ات ات باشو.. ات باشو. ـ.. ایششش بیدار شو دیگه...
ات: باهش اوپا بیدار شدم (خوابالود)
جین: زود بیا پایین صبحانه... امروز کنسرت داری باید ساعت 2عصر اونجا باشی برای اماده شدن
ات: اوه اوپا اصلا یادم نبود الان بیدار میشم
سریع رفتم دستشویی کارای لازم زو انجام دادم.. روتین پوستیمو انجام دادم و یه لباس خوشگل پوشیدم رفتم پایین
ات: سلاممممممـــــــــــ صبح بخیر (بلند)
جیهوپ: چه خبره خونه رو گذاشتی رو سرتت
جین: ات بیا صبحونتو بخور.. دیرت میشه ها
ات: چشممم
نشستم شروع کردم به خوردن صبحونم که یهو جیمین اوپا اومد بغلم نشست
جیمین: هی ات موچی کوچولو نمیخوای به جیمین اوپات بگی اهنگت چجوریه؟) اروم)
ات: نه جیمین اوپا باید وایسی خودتت ببینی
جیمین: اخه دل تو دلم نیست میخوام زود بشنوم اهنگتو
در حالی که داشتم از صندلی بلند میشدم گفتم: فقط چند ساعت صبر کن موچی جونممم
سریع رفتم بالا لباسمو عوض کزدم و با پسرا خداحافظی کردم و راه افتادم سمت محل برگذاری کنسرتم الان ساعت 2بود کنسرتم ساعت 5بود....
(پرش به 2ساعت بعد)
بعد از اینکه یه چند دور اهنگه جدیدمو تمرین کردم رفتم اماده شدم.. میکاپ ارتیست ها هم اومدن و میکاپم کردن لباس های مخصوص کنسرتمو پوشیدم و رفتم برای شروع اجرا
وقتی چند دقیقه از اجرا گذشت دیدم قیافه اعضا انگران یه جوری شده... نمیدونم چرا ولی احساس میکنم ترسیدن
ویو تهیونگ
با اعضا نزدیکای ساعت 5بود که رفتیم کنسرت ات وقتی رسیدیم چند دقیقه بعد از رسیدن ما کنسرت شروع شد اوایل همه چی اوکی بود ولی کم کم ترسناک شده انگار اون اصلا ات خودمون نبود
ویو جیمین
از ترس چسبیده بودم به صندلی من مطمئنم این همون ات داخل خابگاه نیس
جیمین: جیهوپ هیونگگگگ
جیهوپ:
جیمین: جیهوپ هیونگگگگ.. کجاییی
جیهوپ.......
شرط
لایک۱۳
فالو۲
کامنت۱٠
میکاپ ات برای کنسرت اسلاید اول
لباس ات برای بیرون اسلاید دوم
لباس خونه ات اسلاید سوم
لباس کنسرت ات اسلاید چهارم
صبح با صدای جین اوپا بلند شدم...
جین: هی ات ات باشو.. ات باشو. ـ.. ایششش بیدار شو دیگه...
ات: باهش اوپا بیدار شدم (خوابالود)
جین: زود بیا پایین صبحانه... امروز کنسرت داری باید ساعت 2عصر اونجا باشی برای اماده شدن
ات: اوه اوپا اصلا یادم نبود الان بیدار میشم
سریع رفتم دستشویی کارای لازم زو انجام دادم.. روتین پوستیمو انجام دادم و یه لباس خوشگل پوشیدم رفتم پایین
ات: سلاممممممـــــــــــ صبح بخیر (بلند)
جیهوپ: چه خبره خونه رو گذاشتی رو سرتت
جین: ات بیا صبحونتو بخور.. دیرت میشه ها
ات: چشممم
نشستم شروع کردم به خوردن صبحونم که یهو جیمین اوپا اومد بغلم نشست
جیمین: هی ات موچی کوچولو نمیخوای به جیمین اوپات بگی اهنگت چجوریه؟) اروم)
ات: نه جیمین اوپا باید وایسی خودتت ببینی
جیمین: اخه دل تو دلم نیست میخوام زود بشنوم اهنگتو
در حالی که داشتم از صندلی بلند میشدم گفتم: فقط چند ساعت صبر کن موچی جونممم
سریع رفتم بالا لباسمو عوض کزدم و با پسرا خداحافظی کردم و راه افتادم سمت محل برگذاری کنسرتم الان ساعت 2بود کنسرتم ساعت 5بود....
(پرش به 2ساعت بعد)
بعد از اینکه یه چند دور اهنگه جدیدمو تمرین کردم رفتم اماده شدم.. میکاپ ارتیست ها هم اومدن و میکاپم کردن لباس های مخصوص کنسرتمو پوشیدم و رفتم برای شروع اجرا
وقتی چند دقیقه از اجرا گذشت دیدم قیافه اعضا انگران یه جوری شده... نمیدونم چرا ولی احساس میکنم ترسیدن
ویو تهیونگ
با اعضا نزدیکای ساعت 5بود که رفتیم کنسرت ات وقتی رسیدیم چند دقیقه بعد از رسیدن ما کنسرت شروع شد اوایل همه چی اوکی بود ولی کم کم ترسناک شده انگار اون اصلا ات خودمون نبود
ویو جیمین
از ترس چسبیده بودم به صندلی من مطمئنم این همون ات داخل خابگاه نیس
جیمین: جیهوپ هیونگگگگ
جیهوپ:
جیمین: جیهوپ هیونگگگگ.. کجاییی
جیهوپ.......
شرط
لایک۱۳
فالو۲
کامنت۱٠
میکاپ ات برای کنسرت اسلاید اول
لباس ات برای بیرون اسلاید دوم
لباس خونه ات اسلاید سوم
لباس کنسرت ات اسلاید چهارم
۱۵.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.