منشی من چشه
منشی من چشه
پارت ۹
ویو آت
اوه اوه اوه
از طرز نگا ته معلوم بود توی شک بوده و ی جورای داره با نگاش بم میگه اگه باز تر از این نبود چرا اینو پوشیدی
ولی خوب حقم هم داره این چیه من پوشیدم خیلی بازهههه
ویو ته
کنار پسرا نشسته بودیم ما کلا توی سفر کارمند او ریس نداریم همه باهم راحتیم داشتیم حرف میزدیم بحث میکردم ی دفعه آت با ی پارچه ای دورش از رختکن آمد بیرون و سریع رفت سمت ماشین چند دقیقه صبر کردم دیدم نیود خاستم برم دنبالش ک خودش آمد ولی تو شک بودم آخه این لباس چیه چرا اقدر اشوه میاد
یکی از حوله های یک بار مصرف رو برداشتم و رفتم پیشش خدارا شکر این دفعه سایز بزرگ گرفتم
_این چیه پوشیدی
+ مگه خوشگل نیست
_چرا هست هم خودت هم لباست ولی آخه جلو بقیه نمیبینی اون مردای هیز چطوری دارن نگا میکنن؟
+ ی سوال
مگه تو مثل اونا نیستی تو هم منو میخای اونا هم میخان چ عیبی داره؟
_ چ عیبی داره
ببین دارم بت میگم تو مال منی میفهمی
تازه همین دیشب داشتی میگفتی تا وقتی ازدواج نکردیم حق نداری بم دست بزنی
الان این وعضه؟
+ یاد رفته دیشب بوسیدم
تو قانونم رو زیر پا گذاشتی
_ات بس کن برو لباست رو عوض کن ی چی دیگه بپوش
+ نچ
این رو گفت و رفت سمت ساحل
ویو آت پیش دخترا
/ اااتت واییی
+ چتتهه
/چ بدن خوبی داری
+ آنقدر داد بخاطر همین
) راستی آت مواظب خودت باش ندزدنتت
+ چی میگی بابا دزد
/ راس میگه
تا همین دوسال پیش موقع ساحل رفتن کسی از پسرا سمت دخترا اجازه نداشت بیاد
ولی حالا چون کاپل های شرکت زیاد شده این اجازه رو دارن ک بیان سمت خودمون
بخاطر این میگم
+ آهان
) خلاصه حواست ب خودت باشه
!راس میگه شاید اگه دزددنت ریس دق کنه
+ چی میگی
/ الان دیگه همه میفهمم تو با ریس تو رابطه ای
!راس میگه
بگو ببینم چطور تونستی مخشو بزنی
چیز خورش کردی؟
) راستی اسم دعا نویست رو بگو با شمارش
+ چی میگید شما یعنی اقدر دنبال شوهرم هستید
_شما کی شوهر کردی ما نفهمیدم؟
+ ا وا شوهرم آمد.
_من؟!
+ اره دیگه
_من شوهرتم؟
+ اره
آمد نزدیک گوشم و گفت
_پس الان میتونم بت دست بزنم
ن؟
/اووووووووووووو
+ چته بس کن داره شوخی میکنه
_ نه اصلا
تمام ببخشید دیر شددد
پارت ۹
ویو آت
اوه اوه اوه
از طرز نگا ته معلوم بود توی شک بوده و ی جورای داره با نگاش بم میگه اگه باز تر از این نبود چرا اینو پوشیدی
ولی خوب حقم هم داره این چیه من پوشیدم خیلی بازهههه
ویو ته
کنار پسرا نشسته بودیم ما کلا توی سفر کارمند او ریس نداریم همه باهم راحتیم داشتیم حرف میزدیم بحث میکردم ی دفعه آت با ی پارچه ای دورش از رختکن آمد بیرون و سریع رفت سمت ماشین چند دقیقه صبر کردم دیدم نیود خاستم برم دنبالش ک خودش آمد ولی تو شک بودم آخه این لباس چیه چرا اقدر اشوه میاد
یکی از حوله های یک بار مصرف رو برداشتم و رفتم پیشش خدارا شکر این دفعه سایز بزرگ گرفتم
_این چیه پوشیدی
+ مگه خوشگل نیست
_چرا هست هم خودت هم لباست ولی آخه جلو بقیه نمیبینی اون مردای هیز چطوری دارن نگا میکنن؟
+ ی سوال
مگه تو مثل اونا نیستی تو هم منو میخای اونا هم میخان چ عیبی داره؟
_ چ عیبی داره
ببین دارم بت میگم تو مال منی میفهمی
تازه همین دیشب داشتی میگفتی تا وقتی ازدواج نکردیم حق نداری بم دست بزنی
الان این وعضه؟
+ یاد رفته دیشب بوسیدم
تو قانونم رو زیر پا گذاشتی
_ات بس کن برو لباست رو عوض کن ی چی دیگه بپوش
+ نچ
این رو گفت و رفت سمت ساحل
ویو آت پیش دخترا
/ اااتت واییی
+ چتتهه
/چ بدن خوبی داری
+ آنقدر داد بخاطر همین
) راستی آت مواظب خودت باش ندزدنتت
+ چی میگی بابا دزد
/ راس میگه
تا همین دوسال پیش موقع ساحل رفتن کسی از پسرا سمت دخترا اجازه نداشت بیاد
ولی حالا چون کاپل های شرکت زیاد شده این اجازه رو دارن ک بیان سمت خودمون
بخاطر این میگم
+ آهان
) خلاصه حواست ب خودت باشه
!راس میگه شاید اگه دزددنت ریس دق کنه
+ چی میگی
/ الان دیگه همه میفهمم تو با ریس تو رابطه ای
!راس میگه
بگو ببینم چطور تونستی مخشو بزنی
چیز خورش کردی؟
) راستی اسم دعا نویست رو بگو با شمارش
+ چی میگید شما یعنی اقدر دنبال شوهرم هستید
_شما کی شوهر کردی ما نفهمیدم؟
+ ا وا شوهرم آمد.
_من؟!
+ اره دیگه
_من شوهرتم؟
+ اره
آمد نزدیک گوشم و گفت
_پس الان میتونم بت دست بزنم
ن؟
/اووووووووووووو
+ چته بس کن داره شوخی میکنه
_ نه اصلا
تمام ببخشید دیر شددد
۵۱۴
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.